حضور و قرار گرفتن در صفحه اول گوگل


حضور در صفحه اول نتایج جستجوی گوگل، برای همه‌ی کسانی که در فضای وب فعالیت می‌کنند اهمیت دارد.

در پاسخ به این سوال که چگونه در صفحه اول گوگل باشیم، تنها یک پاسخ تضمینی وجود دارد: باید در گوگل تبلیغ کنید و فرصت نمایش در صفحه اول گوگل را از این شرکت بخرید.

مطمئن هستیم که شما در انتظار این پاسخ نبوده‌اید و در جستجوی پاسخ دیگری مشغول مطالعه‌ی این درس هستید.

اما عمداً بحث را به این شکل آغاز کردیم تا مطمئن باشید  هیچ روش تضمینی برای حضور در صفحه اول گوگل (جز پول دادن به خود گوگل) وجود ندارد  و به هر کس دیگری که چنین پیشنهادی را مطرح کرد، باید به دیده‌ی تردید نگاه کنید.

برای این‌که در صفحه اول گوگل باشیم، تبلیغ معمولاً بهترین گزینه نیست

برآورد می‌شود حدود ۲۰ درصد ترافیک صفحه اول گوگل، به لینک های تبلیغاتی هدایت می‌شوند و این قطعاً سهم کوچکی نیست.

اما باید به خاطر داشته باشیم که کاربران به لینکی که به طور طبیعی در نتایج اصلی جستجو ظاهر شده (به اصطلاح: نتایج سرچ ارگانیک) بسیار بیشتر از لینکی که با پرداخت هزینه و در قالب تبلیغ نمایش داده شده، اعتماد می‌کنند.

نکته‌ی واضح دیگری هم وجود دارد که نباید فراموش کنیم:

زمانی که برای مطلب خود تبلیغ می‌کنیم، صرفاً تا زمانی که هزینه‌ی تبلیغ را پرداخت می‌کنیم مطلب‌مان بالا می‌ماند.

بنابراین نمی‌توانید بگویید هزینه حضور در صفحه اول گوگل را پرداخت می‌کنم و پس از‌ آن، برای همیشه در آن‌جا باقی می‌مانم. این کار فقط برای مدت مشخصی برای شما ترافیک می‌خرد.

تعداد بازدید یک نوشته/محتوا، مزیت چندانی برای آن مطلب نیست و اگر با تبلیغ کلیکی یا هر روش دیگری هزاران بار مطلب را برای مخاطبان نمایش دهیم، در نهایت میدان رقابت را به نوشته‌/محتوای دیگری که قوی‌تر است، اما بازدید کمتری دارد، واگذار خواهد کرد.

همین علت‌هاست که باعث شده تا سئو (بهینه سازی برای موتورهای جستجو) در تولید محتوا جدی گرفته شود.

[ درس مرتبط: سه منشاء اصلی ترافیک وبسایت ]

حضور در صفحه اول، فرمول قطعی ندارد

در گذشته، الگوریتم های موتورهای جستجو، ساده‌تر و پیش‌بینی‌پذیرتر بودند.

طی سال‌های اخیر با به‌کارگیری هوش مصنوعی و توسعه روش‌های یادگیری ماشینی، به تدریج سهمِ اهمیتِ شکل ظاهری محتوا کاهش یافته و سهمِ رفتار کاربران و رضایت کاربران از محتوا افزایش می‌یابد.

به این مثال بزرگ‌نمایی شده توجه کنید:

فرض کنیم می‌خواهید مطلبی بنویسید که هنگام جستجوی عبارت روش های اثربخش لاغری در صفحه اول نتایج جستجوی گوگل قرار بگیرد و نمایش داده شود.

دو روش زیر را در نظر بگیرید:

  • تأکید بر کلمات: یک نفر، متنی می‌نویسد و آن را با واژه‌ها و عبارت‌هایی مانند لاغر شویم،‌ لاغر بمانیم، روش های اثربخش لاغری و روش های لاغری، سرریز می‌کند.
  • تأکید بر رضایت مخاطب: فردی، متنی می‌نویسد که وقتی کسی در جستجوی روش های اثربخش لاغری است و به آن می‌رسد، با خواندن متن و حواشی و لینک‌ها و فایل‌های پیشنهادی راضی می‌شود و دیگر به گوگل برنمی‌گردد تا روش های اثربخش لاغری را سرچ کند (برنگشتن به گوگل، این پیام را به موتور جستجو می‌دهد که مشکل و سوال فرد حل شده است).

روش اول، مبتنی بر فرم ظاهری است و روش دوم، حول رفتار مخاطب متمرکز شده است.

یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی طی سال‌های اخیر، کمک کرده تا به تدریج، سهم معیارهای نوع دوم (رفتار مخاطب) افزایش یافته و سهم اهمیت معیارهای نوع اول (فرم ظاهری) کاهش یابد.

البته این دو مثال، بسیار بزرگ‌نمایی‌شده و غیردقیق هستند، اما مفهوم مد نظر ما را به خوبی بیان می‌کنند.

هر چقدر سهم رفتار و سلیقه کاربران را در ارزیابی محتوا افزایش می‌دهیم، پیش‌بینی‌پذیری مکانیکی نتیجه‌ی جستجو دشوارتر می‌شود.

بر این اساس، باید به‌خاطر بسپاریم که هیچ توصیه‌ای – خصوصاً آن‌ها که بر فرم ظاهری استوار هستند – تضمینی برای بالا آمدن مطلب ما در نتیجه جستجو و رسیدن آن به صفحه اول نتایج نخواهد بود.

هیچ فرمول قطعی و تضمینی برای حضور در صفحه اول سرچ گوگل وجود ندارد

اما رعایت این نوع توصیه‌ها و تکنیکها کمک می‌کنند تا در شرایط برابر، یا در شرایطی که موتور هوشمند ارزیابی متن، نتوانسته به قضاوت قطعی درباره‌ی کیفیت محتوای ما دست پیدا کند، کفه‌ی ترازوی ارزیابی به سمت ما بچربد.

همه‌ی این مطالب و توضیحات را مطرح کردیم تا آن‌چه را در ادامه می‌آید، صرفاً در حدِ پیشنهادهای خوب و نه قوانین مطلق در نظر بگیرید.

کلمه کلیدی یا عبارت کلیدی را پیش از نوشتن متن مشخص کنید

در لحظه‌ای که می‌خواهید نوشتن را آغاز کنید، با خودتان تصمیم بگیرید که میل دارید این مطلب، در پاسخ به چه سوالی به صفحه اول گوگل بیاید. به این عبارت Focus Keyword یا Focus Term گفته می‌شود.

فرض کنید ما می‌خواهیم در متمم مطلبی درباره‌ی مذاکره بنویسیم. سوال این‌جاست که کدام یک از موارد زیر را می‌خواهیم به عنوان کلمه یا عبارت کلیدی انتخاب کنیم:

  • مذاکره
  • اصول مذاکره
  • آموزش مذاکره
  • تعریف مذاکره چیست
  • ترفندهای مذاکره
  • مذاکره کننده تجاری حرفه ای چه کسی است

البته کدام‌یک از این کلمات را انتخاب کنید، به فاکتورهای بسیاری بستگی دارد. از جمله‌ی این فاکتورها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • اصلاً حرفی که می‌خواهید بزنید، درباره‌ی چیست؟ آیا درباره‌ی اصول مذاکره حرف می‌زنید یا ترفندهای مذاکره؟ یا صرفاً تعریف مذاکره را به شکلی جدی و آکادمیک ارائه می‌کنید؟
  • در کدام عبارت، می‌توانید راحت‌تر رقابت کنید؟ قطعاً رفتن به صفحه اول با کلمه‌ی مذاکره دشوارتر از حضور در همان صفحه با عبارت مذاکره کننده تجاری حرفه ای خواهد بود.
  • کدام به هدف شما نزدیک‌تر است؟ اگر مثلاً قرار است دوره آموزش مذاکره خودتان را تبلیغ کنید، آموزش مذاکره می‌تواند از مذاکره مفید‌تر باشد و نرخ تبدیل بالاتری ایجاد کند. تلاش برای به دست آوردن لغت مذاکره در گوگل، حتی به فرض این‌که پرستیژ بیشتری داشته باشد، الزاماً درآمد بالاتری ایجاد نخواهد کرد.

پلاگین های سئو مانند Yoast برای وردپرس هم، نخستین سوالی که در زیر هر مطلب از شما می‌پرسند همین است. این‌که عنوان SEO یا Focus Keyword شما چیست.

این افزونه ها صرفاً بر اساس کلمه یا عبارتی که به آن‌ها اعلام می‌کنید، می‌توانند به شما در بهینه سازی محتوا کمک کنند.

دو درس مرتبط:

  کلمات کلیدی و اهمیت آن‌ها در سئو

  منظور از Search Term چیست؟

یک نکته برای زمان‌هایی که در انتخاب عبارت کلیدی تردید دارید

نکته‌ای که در ادامه می‌آید، تجربه‌ی ما در متمم است و از آن به صورت قطعی دفاع نمی‌کنیم. اما خودمان به عنوان یک قانون آن را همواره رعایت کرده‌ایم.

فرض کنید نمی‌دانیم از بین سه عبارت زیر (که کمابیش یکسان هستند) کدام را انتخاب کنیم:

  • بهبود کیفیت تصمیم گیری
  • تصمیم گیری با کیفیت بهتر
  • ارتقاء کیفیت تصمیم گیری

می‌توانیم هر یک از این‌ها را در گوگل جستجو کنیم و ببینیم آیا در پایین صفحه، گوگل پیشنهادهای دیگری به ما ارائه می‌دهد؟

در مورد اول و سوم (بهبود کیفیت تصمیم گیری و ارتقاء کیفیت تصمیم گیری) پیشنهاد دیگری مطرح نمی‌شود.

اما وقتی تصمیم گیری با کیفیت بهتر را جستجو می‌کنید، گوگل نتایج دیگری را هم پیشنهاد می‌کند (پیشنهادهای گوگل در زمان‌های مختلف و برای کاربران مختلف، می‌تواند متفاوت باشد):

پیشنهاد عبارت‌های جایگزین نشان می‌دهد که گوگل عبارتی را که شما مطرح کرده‌اید، بیشتر و بهتر می‌شناسد (اگر اصرار دارید این توضیح را با واژه‌های پیچیده‌تری بیان کنید، می‌توان گفت عبارت مورد نظر شما در گراف سمانتیک گوگل، جایگاه بهتری داشته و با مفاهیم بیشتری در ارتباط است).

چنین عبارت‌هایی معمولاً جستجوی بیشتری هم دارند و گوگل هم آن‌ها را بهتر می‌فهمد (این نوع چک کردن‌ها در زبان فارسی که گوگل آن را به خوبی انگلیسی نمی‌فهمد، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند).

از عبارت کلیدی در عنوان مطلب استفاده کنید

این نکته تقریباً بدیهی است؛ اما باز هم خوب است آن را تکرار کنیم.

عبارتی را که به عنوان عبارت کلیدی انتخاب کردید، دقیقاً به همان شکل در عنوان استفاده کنید.

در گذشته اصرار داشتند که حتماً عبارت کلیدی را در ابتدای عنوان بیاورید.

مثلاً به جای چند نکته کاربردی برای تصمیم گیری بهتر بنویسید: تصمیم گیری بهتر (چند نکته کاربردی)

ما در بررسی‌های خود، نتوانستیم به نتیجه برسیم که چنین کاری واقعاً مهم است.

البته Yoast هم این نکته را چک می‌کند و به عنوان یک Flag (چراغ سبز / قرمز) در پایین متن به شما یادآوری خواهد کرد.

اما به نظر می‌رسد که این توصیه، مربوط به دورانی است که الگوریتم‌های تشخیص معنای متن، به اندازه‌ی امروز پیشرفته نبوده‌اند.

ما خودمان در متمم، اگر احساس کنیم تغییر دادن عنوان برای این‌که عبارت کلیدی به ابتدا بیاید، حس و حال کاربر را بد می‌کند و جمله را از شکل دوست‌داشتنی و متعارف آن خارج می‌کند، این توصیه‌ی Yoast را رعایت نمی‌کنیم (بارها کم‌اثر یا بی‌اثر بودن آن را چک کرده‌ایم).

اما در شرایط کاملاً برابر، ترجیح می‌‌دهیم عبارت کلیدی در ابتدای عنوان باشد.

از عبارت کلیدی در Meta Description استفاده کنید

وقتی در گوگل، یک عبارت را جستجو می‌کنید، علاوه بر لینک، معمولاً قسمت کوتاهی از مطلب هم نمایش داده می‌شود.

به این نمایش کوچک و مختصر، Snippet گفته می‌شود:

یکی از فاکتورهایی که باعث می‌شود مخاطب، از میان لینک‌های مختلف، یکی را انتخاب کند، همین توضیح مختصر است.

طراحان وب، در کد HTML صفحه‌ی خود، معمولاً‌ قسمتی به نام Meta Description می‌گذارند که به موتورهای جستجو بگویند این صفحه درباره‌ی چیست.

موتورهای جستجو هم، معمولاً به این توضیح، به عنوان یکی از فاکتورهای ارزیابی و طبقه‌بندی محتوا نگاه می‌کنند و بیشتر اوقات، توضیحی هم که در زیر لینک می‌آورند، از همین قسمت انتخاب می‌کنند (البته همیشه این‌طور نیست و گاهی خود موتورهای جستجو بخش‌های دیگری از متن را انتخاب کرده و نمایش می‌دهند).

اگر از وردپرس استفاده می‌کنید، پلاگین Yoast (و بسیاری افزونه‌های سئوی دیگر) به شما مکانی می‌دهند تا یک متن کوتاه بنویسید و آن را به عنوان Meta Description معرفی کنید.

در برخی نسخه‌های پلاگین، مستقیماً با عبارت Meta Description یا توضیحات متا مواجه می‌شوید.

اما در سایر نسخه‌ها باید روی دکمه‌ی Edit Snippet کلیک کنید.

پس از کلیک کردن، این امکان را دارید تا Meta Description را ببینید و تعریف کنید:

عادت کنید توضیحات متا را هم خودتان تعیین کنید و تشخیص دائمی آن‌ را به موتورهای جستجو واگذار نکنید.

هم‌چنین در توضیحات متا، از عبارت کلیدی مد نظر خود استفاده کنید تا گوگل نسبت به محتوای مطلب شما اطمینان بیشتری پیدا کند.

تا این‌جا بیشتر بر عبارت کلیدی تأکید کردیم و گفتیم که پیش از نوشتن متن، حتماً یک عبارت کلیدی مشخص را انتخاب کنید و متن را حول آن بنویسید.

هم‌چنین به روش‌هایی برای پیدا کردن بهترین عبارت کلیدی و شیوه‌ی انتخاب عنوان متن اشاره کردیم.

در ادامه به سراغ استفاده از عکس در متن نوشته‌های و صفحه‌های وبسایت یا وبلاگ شما می‌رویم.

این‌که در نظر گرفتن عکس برای مطالب، می‌تواند به سئوی سایت شما کمک کند، واضح است. همه‌ی موتورهای جستجو، عکس‌های داخل متن را دوست دارند و آن را یک نکته‌ی مثبت در نظر می‌گیرند.

حتی پلاگین‌های بهینه سازی سایتهای وردپرسی هم (مانند Yoast)، برای ارزیابی محتوای شما به عکس هایی که در متن به کار برده‌اید توجه می‌کنند.

بنابراین در این درس، بیشتر به نکته‌ها و ظرافت‌هایی که باید هنگام استفاده از عکس به آن‌ها توجه داشته باشیم می‌پردازیم.

آیا برای کلمات کلیدی مهم، یک صفحه ریشه تعریف کرده‌اید؟

یکی از بحث‌های رایج در میان نوآموزان سئو این است که الگوریتم های گوگل کدام را ترجیح می‌دهند:

  • روش اول: فقط یک صفحه‌ی بسیار پُر و پیمان از همه‌ی موضوعات و بحث‌های مرتبط با عبارت کلیدی
  • روش دوم: چند صفحه که هر کدام بخشی از موضوع را پوشش داده و به یک سوال تخصصی مرتبط با عبارت کلیدی پاسخ داده باشند

تجربه‌ی ما در متمم، توصیه‌ای را که بسیاری از چک لیست های سئو (از جمله Yoast) مطرح کرده‌اند، تأیید می‌کند: هیچ یک از دو روش به تنهایی درست نیستند و بهتر است ترکیب آن‌ها به‌کار گرفته شود:

  • محتوای خود را در یک صفحه متمرکز نکنید (گزینه‌ی اول الزاماً بهترین راهکار نیست)
  • محتوای خود را به چند صفحه‌ی تخصصی تقسیم کنید (گزینه‌ی دوم مناسب است اما کافی نیست)
  • حتماً یک صفحه‌ی ریشه یا سنگ بنا (Cornerstone) درست کنید که الزاماً خیلی هم بزرگ نیست؛ اما حتماً رابطه‌ی صفحه‌های تخصصی‌تر را با هم مشخص کرده است.

این نکته‌ای است که به تفصیل و با جزئیات کامل در درس سنگ زیربنا (یا صفحات ریشه) توضیح داده‌ایم. توجه داشته باشید که این استراتژی علاوه‌ بر این‌که هم‌راستا با توصیه‌های سئو داخلی و لینک سازی داخلی است، یک گام از آن‌ها فراتر است. چون هدف خود را به جای رضایت گوگل یک پله بالاتر برده و در پی افزایش رضایت بازدیدکنندگان و کاهش سردرگمی آن‌هاست.

چه نکات یا تجربیات دیگری صرفاً در زمینه‌ی استفاده از عکس برای بهبود سئو (و نه سایر موضوعات مربوط به سئو) دارید که فکر می‌کنید می‌تواند برای دوستان‌تان مفید باشد؟

سری مطالب حوزه SEO چیست

نوشته حضور و قرار گرفتن در صفحه اول گوگل اولین بار در متمم. پدیدار شد.

درباره نویسنده: administrator

ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *