شاید بتوان گفت نمودار استخوان ماهی (Fishbone Diagram) در مقایسه با سایر ابزارهای گرافیکیِ حل مسئله (مثلاً در مقایسه با نقشه ذهنی) کمتر از آنچه که شایستهاش بوده، مورد توجه قرار گرفته است.
چون در نگاه اول، به نظر میرسد که ترسیم این نمودار، صرفاً یک نوع بازیِ گرافیکی و تصویری با مسئله است و نمیتواند در حل مسئله چندان مفید باشد.
اما واقعیت این است که اگر کاربردهای نمودار استخوان ماهی را بشناسیم و در رسم نمودار استخوان ماهی، حساسیت کافی به خرج دهیم، اتفاقاً این ابزار میتواند نقش مهمی در کمک به حل مسئله ایفا کند.
این درس را به بررسی نمودار استخوان ماهی – که نمودار ایشیکاوا نیز نامیده میشود – اختصاص میدهیم و دربارهی کاربردها و ویژگیهای آن، با هم صحبت میکنیم.
نمودار استخوان ماهی چیست؟
نمودار استخوان ماهی، ابزاری برای ترسیم گرافیکی انواع علتهای کوچک و بزرگی است که دست به دست یکدیگر داده و یک مشکل یا مسئله را بهوجود میآورند (یا آن را تشدید میکنند).
این نمودار معمولاً به صورت یک خط افقی با تعدادی خط شیبدار کوچکتر ترسیم میشود به خاطر شکلش، به نمودار استخوان ماهی یا Fishbone Diagram مشهور است:
البته اگر نمودار استخوان ماهی را برای یک مسئلهی واقعی ترسیم کنیم، احتمالاً در این حد ساده و تمیز و مرتب نخواهد شد. نمونهای که خود ایشیکاوا در کتابش آورده، به واقعیت نزدیکتر است:
چرا به این شکل ترسیمی، نمودار ایشیکاوا میگویند؟
کائورو ایشیکاوا که در کنترل کیفیت فردی سرشناس محسوب میشود، در کتاب خود با عنوان راهنمای کنترل کیفیت (Guide to Quality Control) به معرفی نمودار استخوان ماهی پرداخته است.
البته ایشیکارو در همان کتاب – که اولین بار در سال ۱۹۷۶ منتشر شده – توضیح میدهد که ایدهی نمودار استخوان ماهی، چندان هم تازه نیست؛ بلکه در سال ۱۹۴۳ توسط پروفسور ایشیکاوا (یعنی خودش!) ابداع شده است و اگر چه او این نمودار را نمودار علت و معلول یا CE (مخفف Cause & Effect) مینامد، اما متخصصان کنترل کیفیت، گاهی نامِ نمودار ایشیکاوا را برای آن بهکار میبرند.
روش ترسیم یک نمونه نمودار استخوان ماهی
رسم نمودار استخوان ماهی قواعد پیچیدهای ندارد. مشکل یا مسئلهای را که مد نظر شماست در سمت راستِ انتهای نمودار (روی سرِ ماهی) مینویسید؛ سپس سمت چپ را با علتهای آن، پُر میکنید.
اصطلاحاً میگویند تمام ستون فقرات ماهی و تیغهای حاشیهی آن، علتها (Causes) هستند و آنچه در انتهای ستون فقرات روی سر ماهی نوشته میشود اثر آن علتها (Effect) است.
به عنوان مثال، فرض کنید میخواهیم به مسئلهی بیانگیزگی همکاران شرکت بپردازیم. بیانگیزگی، Effect محسوب میشود و ما میخواهیم علتهایی را بیابیم که اثرشان در نهایت به شکل بیانگیزگی پدیدار شده است:
حالا باید به همهی عواملی که میتوانند باعث این بیانگیزگی شده باشند یا اینکه به آن دامن زدهاند را فهرست کنید.
مهم است که عوامل مد نظر خود را در چند گروه مشخص، دستهبندی کنید:
پس از این مرحله، میتوانید به یک سطح پایینتر بروید و ببینید چه عواملی، هر یک از این تیغهای فرعی (علتهای لایه اول) را شکل دادهاند. مثلاً ممکن است برای پرداخت و پاداش، نکات زیر به ذهنتان برسد:
البته طبیعتاً مسئله در همینجا تمام نمیشود و ادامه پیدا میکند. برای سایر علتهای مرتبه اول هم، باید علتهای زیرمجموعه پیدا کنید. همچنین ممکن است علتهایی هم برای عوامل سطح دوم به ذهنتان برسد و وارد لایهی سوم (یا حتی لایههای بالاتر) بشوید.
مثلاً ممکن است به این نکته توجه کنید که مشخص نبودن شرح شغل و بیتوجهی به تجزیه و تحلیل شغل، نقش مهمی در برخورد سلیقهای هنگام تعیین حقوق داشتهاند:
بسیاری از کتابها و کارگاههای آموزشی حل مسئله، از اینجا به بعد وارد جزئیات سلیقهای میشوند. از جمله اینکه زاویهی خطها چگونه باشد یا مثلاً کدام دسته از علتها را باید نزدیکتر به سر ماهی (یا دورتر از آن) ترسیم کرد.
اما اینها صرفاً جزئیات سلیقهای هستند و خود ایشیکاوا هم، به آنها نپرداخته است. او ترجیح داده در کتابش مخاطب را قانع کند که این ابزار را بهکار بگیرد و بهخاطر سادگی، آن را بیاثر فرض نکند و کنار نگذارد.
ما هم در ادامه، به چند مورد از مزیتهای استفاده از نمودار استخوان ماهی اشاره میکنیم.
کاربرد و مزیت های نمودار استخوان ماهی
نمودار استخوان ماهی با ظاهر سادهاش، چند کارکرد مهم دارد که اگر به آنها توجه داشته باشید، احتمالاً این نمودار را به یکی از ابزارهای استاندارد خود تبدیل خواهید کرد.
سطحبندی علتها
در حالت عادی، وقتی به بررسی یک مسئله میپردازیم، تمام علتهایی را که به ذهن میرسند یک جا کنار هم قرار میدهیم (این کار مثلاً ممکن است با طوفان فکری انجام شود).
به محض اینکه علتهای احتمالی مشخص شد، به سراغ راه حل مسئله و روش مواجهه با آن علتها میرویم.
اما نمودار استخوان ماهی، ما را وادار میکند که همهی علتهای احتمالی را در یک سطح نبینیم و عادت کنیم آنها را در سطحهای مختلف قرار دهیم. همین کار ظاهراً ساده باعث میشود ذهن ما به روی راهحلهای قابل استفاده بازتر شود.
یک سرعتگیر مفید در مسیر حل مسئله
ما معمولاً احساس خوبی به سرعتگیرها نداریم و آنها را مانع رانندگی نرم و راحت میدانیم.
اما در حل مسئله، وجود سرعتگیر میتواند بسیار مفید باشد. پریدن به سمت نتیجهگیری (Jumping to the Conclusion) یکی از خطاهای شناختی ذهن ماست.
در مواجهه با بسیاری از مسائل، ما یک یا چند راهکار قابل استفاده را در ذهن داریم و بهمحض اینکه مسئله مطرح میشود، به سراغ راهحلهای پیشنهادی خودمان میرویم. حتی حرف زدن از ریشهی مشکل هم، میتواند به یک کاریِ صوری و ظاهری تبدیل شود.
اما نمودار استخوان ماهی اجازه نمیدهد به سرعت به سمت راهحل حرکت کنیم و وادار میشویم بیشتر به صورت مسئله بپردازیم.
کمک به تقویت نگاه سیستمی
هیچکس نمودار استخوان ماهی را تنها با یک تیغ ترسیم نمیکند. به عبارت دیگر، این شکل نمودار شما را وادار میکند که به علتهای متعدد فکر کنید.
پیش از این هم در درس تفکر سیستمی توضیح دادهایم که یکی از اشتباهات بزرگ که میتواند ما را به سمت راهکارهای غیرسیستمی ببرد، نگاه تکعلتی به رویدادها و پدیدههاست.
کمک به تبدیل مشکل به مسئله
این نکته تا حدی شبیه تقویت نگاه سیستمی است. اما چون پیش از این به صورت اختصاصی دربارهی تبدیل مشکل به مسئله صحبت کردهایم، مناسب بود آن را در اینجا به صورت جداگانه مطرح کنیم.
ترسیم نمودار استخوان ماهی یکی از سادهترین و بهترین روشها برای وادار کردن شما و همصحبتهایتان به خرد کردن مشکل و تبدیل آن به چند مسئله است.
یک چارچوب برای بحث و گفتگوهای گروهی
اگر قرار باشد مشکلی را در تیم کاری و سازمان خود بررسی کنید، نمودار ایشیکاوا یک کاربرد دیگر هم خواهد داشت. البته این کاربرد برای نقشه ذهنی هم وجود دارد: «این نمودار، یک چارچوب برای بحث مطرح میکند.»
وقتی چند نفر دور یک میز مینشینند و میخواهند دربارهی مسئلهای فکر کنند، معمولاً یکی دو نفر جریان بحث را در اختیار میگیرند و دیگران هم، یا به فکر کردن ترغیب نمیشوند و یا فرصتی برای بیان افکار و ایدههای خود پیدا نمیکنند.
اما تلاش برای تکمیل کردن نمودار استخوان ماهی، ناگزیر فرصتی فراهم میآورد تا همه با یکدیگر حرف بزنند و هر کس، فرصتی برای اظهارنظر داشته باشد. خصوصاً اینکه این اظهارنظر، بدون چارچوب هم نیست و به هر نکتهای که اشاره میشود، باید رابطهی علّی آن با سایر فاکتورها هم مد نظر قرار گیرد.
ابزاری مفید برای بهبود مهارت ارائه
اگر از جمله کسانی هستید که به بهبود مهارت ارائه و تقویت مهارت اسلایدسازی علاقه دارند، بهتر است نمودار استخوان ماهی را بیشتر جدی بگیرید.
یکی از مهمترین نکات در ارائه و اسلایدسازی این است که همه چیز را به انتخاب فونت و رنگ زمینه محدود نکرده و از ابتدا به شکل گرافیکی به موضوع مورد نظر خود فکر کنید.
استفاده از نمودار استخوان ماهی هم کمک میکند که منطق پشت حرفهای خود را بهتر سامان دهید و هم باعث میشود که یک اسلاید بسیار تمیز و مرتب و قابل فهم داشته باشید.
نرم افزار مناسب برای رسم نمودار استخوان ماهی چیست؟
طبیعتاً اگر در یک جلسهی کوچک باشید یا بخواهید در خلوت خودتان، یک مسئلهی نسبتاً ساده را تحلیل کنید، قلم و کاغذ کافی خواهد بود. اما اغلب نرم افزارهای ترسیم چارت و نمودار نیز، گزینهی ترسیم نمودار استخوان ماهی را در اختیار شما قرار میدهند.
پیشنهاد ما استفاده از نرم افزار Visio است تا با عادت کردن بیشتر به این نرم افزار، به تدریج از آن برای ترسیم سایر نمودارها و گرافهای مد نظر خود نیز استفاده کنید.
تصاویر این درس هم با استفاده از همین نرم افزار ترسیم شدهاند.
The post رسم نمودار استخوان ماهی | نمودار ایشیکاوا appeared first on متمم.