نمودار ستونی نموداری است که دادهها را با استفاده از میلهها یا ستونهای مستطیلی (به نام bin) ترسیم میکند که نشاندهنده کل مشاهدات در دادههای آن دسته است. نمودارهای ستونی را میتوان با ستونهای عمودی، میلههای افقی، میلههای مقایسهای (چند میله برای نشان دادن مقایسه بین مقادیر) یا میلههای پشتهای (نوارهایی حاوی چندین نوع اطلاعات) نمایش داد. نمودارهای ستونی معمولاً در تحلیل مالی برای نمایش داده ها استفاده می شوند. نمودار حجم سهام یک نوع نمودار ستونی عمودی است که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد. هیستوگرام نمونه ای از نمودار ستونی است که در تجزیه و تحلیل آماری استفاده می شود که توزیع احتمال را در برخی داده ها یا نمونه ها نشان می دهد.
یکی از نرم افزارهایی که از آنها برای ترسم نمودارها استفاده میشود اکسل است؛ در صورتی که علاقمند هستید تا داده ها و اطلاعات را در قالب نمودار در نرم افزار اکسل نمایش دهید میتوانید با مراجعه به آموزش نمایش داده ها و ترسیم نمودار در اکسل فرادرس نحوه انجام این کار را مشاهده کنید و نمودارهای مورد نیازتان را طراحی و اجرا کنید. برای دریافت این آموزش همین حالا روی لینک زیر کلیک کنید.
- آموزش نمایش داده ها و ترسیم نمودار در اکسل Excel — کلیک کنید
درک نمودار ستونی
هدف از نمودار ستونی انتقال سریع اطلاعات رابطه ای است زیرا میله ها مقدار را برای یک دسته خاص نشان می دهند. محور عمودی نمودار ستونی را محور y، در حالی که پایین نمودار ستونی را محور x می نامند. هنگام تفسیر یک نمودار ستونی، طول میله ها/ستون ها مقداری را که در محور y توضیح داده شده است، تعیین می کند. محور x می تواند هر متغیری باشد، مانند زمان، یا دسته ای که اندازه گیری می شود، مانند سود هر سهم (EPS)، درآمد و/یا جریان نقدی. در معاملات، نمودارهای ستونی اغلب برای نشان دادن حجم معاملات استفاده می شوند و در پانل زیر نمودار قیمت اوراق بهادار ظاهر می شوند.
ویژگی های نمودار ستونی
یک نمودار ستونی معمولی دارای برچسب یا عنوان، محور x، محور y، مقیاس یا افزایش برای محور و میله است. برخی از نمودارها همچنین ممکن است دارای یک افسانه باشند که مشخص می کند رنگ های مختلف چه چیزی را نشان می دهند، مانند یک نمودار ستونی است که اطلاعات را به صورت انباشته شده نشان می دهد. نمودارهای ستونی برای مقایسه دو یا چند مقدار یا مقدار در طول زمان ایده آل هستند. داده ها به صورت افقی یا عمودی نمایش داده می شوند. نمودارهای تک ستونی برای انتقال مقادیر گسسته یک آیتم در یک دسته استفاده می شود. به عنوان مثال، یک نمودار ستونی می تواند تعداد مردان با یک ویژگی خاص را برای سنین خاص نشان دهد. مقدار گسسته، یا تعداد مواردی که در آن یک فرد دارای یک ویژگی خاص است، با تغییر طول میله نمایش داده می شود. نمونههای بیشتر به معنای نوار طولانیتر و نمونههای کمتر به معنای نوار کوتاهتر است.
در این مثال، نوار متفاوتی برای هر سن یا گروه سنی ایجاد شده است. در تحلیل تکنیکال، نمودار حجمی نشان میدهد که در هر روز چقدر حجم وجود داشته است. محور x روزها را نشان میدهد، در حالی که نواری که از آن روز به سمت بالا کشیده میشود، میزان حجم در هر محور y را نشان میدهد. هنگامی که یک نمودار دارای یک نقطه صفر به خوبی تعریف شده است و مجموعه داده دارای مقادیر مثبت و منفی در رابطه با این نقطه است، میله ها همچنان می توانند نمایش داده شوند. نوارهای بالای خط صفر معمولاً مقادیر مثبت را نشان می دهند (مقیاس را بررسی کنید) در حالی که میله های زیر خط صفر معمولاً مقادیر منفی را نشان می دهند. داده ها را می توان به صورت افقی یا عمودی نمایش داد. برای تغییر جهت، محور x و y تغییر می کند.
انواع نمودار ستونی
نمودارهای نواری گروه بندی شده
نمودارهای ستونی گروهبندیشده، که به آن نمودارهای ستونی خوشهای نیز گفته میشود، مقادیر گسستهای را برای بیش از یک آیتم نشان میدهند که در یک دسته مشترک هستند. یک نمودار ستونی میتواند تعداد افراد زن و مرد را با یک ویژگی خاص برای سنین خاص نشان دهد. تعداد کل نمونه ها را می توان در یک نوار ترکیب کرد. از طرف دیگر، نمونه ها می توانند بر اساس جنسیت از هم تفکیک شوند. یک نوار برای همه نمونه های مرد و یک نوار برای همه نمونه های زن برای هر سن یا گروه سنی در کنار هم قرار می گیرد.
نمودارهای ستونی انباشته
نمودارهای ستونی انباشته یا نمودارهای ستونی مرکب، مجموع کل را به قطعات تقسیم می کنند. این قسمت ها معمولاً با استفاده از رنگ های مختلف برای هر بخش مشخص می شوند. در مثال بالا، مجموع نمونهها برای هر دو مرد و ماده ممکن است در یک نوار ترکیب شود، اما میله ممکن است به بخشهای متعددی تقسیم شود که با رنگهای مختلف نمایش داده میشوند. نوارهای انباشته نیاز به یک افسانه یا برچسب خاصی دارند تا مشخص شود که قسمت های مختلف نوار چه چیزی را نشان می دهد.
نمودارهای ستونی در تحلیل تکنیکال
برخی از اشکال تحلیل تکنیکال از نمودارهای ستونی استفاده می کنند. به عنوان مثال، معاملهگران ممکن است از هیستوگرام واگرایی میانگین متحرک (MACD) استفاده کنند، که یک شاخص فنی محبوب است که تفاوت بین خط MACD و خط سیگنال را نشان میدهد. در سمت راست قیمت بر حسب حجم وجود دارد، یک نوع نمودار نواری افقی که پراکندگی حجم را بر اساس قیمت نشان می دهد. در امتداد پایین نمودار، حجم نوعی نمودار ستونی عمودی است که میله هایی را نشان می دهد که تعداد سهام معامله شده در روز را نشان می دهد. در نهایت، هیستوگرام MACD جدایی بین MACD و خط سیگنال را نشان می دهد. وقتی هیستوگرام از خط صفر عبور می کند به این معنی است که MACD و خط سیگنال عبور کرده اند که برخی از معامله گران از آن به عنوان سیگنال تجاری استفاده می کنند.
- آموزش پروژه محور رسم نمودار گلباد در اکسل و نرم افزار WRPLOT — کلیک کنید
محدودیت های نمودار ستونی
نمودار ستونی راهی برای نمایش اطلاعات است. نحوه انتخاب داده ها برای نمایش میتواند بر تفسیر آن تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر یک مقیاس خیلی بزرگ انتخاب شود، ممکن است داده ها ناچیز به نظر برسند؛ در حالی که در واقع می تواند بسیار مهم باشد، اما نمودار اجازه مقایسه مناسب را نمی دهد. نمودارهای ستونی همچنین ممکن است داده ها را قانع کننده جلوه دهند، در صورتی که واقعاً فاقد محتوا هستند. مانند همه دادهها، منبعی را که از آن میآید تأیید کنید و مطمئن شوید که از یک مجموعه یا نمونه به اندازه کافی بزرگ است. برای مثال، نگاه کردن به دادههای حجمی چند روزه در یک سهام، اطلاعات مرتبط زیادی را ارائه نمیکند. با این حال، بررسی میزان مقایسه حجم اخیر با حجم در سال گذشته، اطلاعات بیشتری را برای تحلیل حجم در اختیار معاملهگر فنی قرار میدهد.
چه زمانی باید از نمودار ستونی استفاده کنید
نمودار ستونی زمانی استفاده می شود که می خواهید توزیعی از نقاط داده را نشان دهید یا مقایسه ای از مقادیر متریک را در زیر گروه های مختلف داده های خود انجام دهید. از نمودار ستونی، میتوانیم ببینیم که کدام گروهها بالاترین یا رایجترین هستند و چگونه گروههای دیگر با دیگران مقایسه میشوند. از آنجایی که این یک کار نسبتاً رایج است، نمودارهای ستونی یک نوع نمودار نسبتاً فراگیر هستند. متغیر اصلی نمودار ستونی متغیر طبقه بندی آن است. یک متغیر مقوله ای مقادیر گسسته ای را می گیرد که می توان آنها را به عنوان برچسب در نظر گرفت. مثالها شامل ایالت یا کشور، نوع صنعت، روش دسترسی به وبسایت (رومیزی، تلفن همراه) و نوع بازدیدکننده (رایگان، پایه، حق بیمه) است.
برخی از متغیرهای طبقه بندی مقادیر مرتب شده ای دارند، مانند تقسیم اشیاء بر اندازه (کوچک، متوسط، بزرگ). علاوه بر این، برخی از متغیرهای غیر طبقهبندی را میتوان به گروهها تبدیل کرد، مانند جمعآوری دادههای زمانی بر اساس تاریخ (به عنوان مثال تقسیم بر سه ماهه به 20XX-Q1، 20XX-Q2، 20XX-Q3، 20XX-Q4، و غیره) نکته مهم برای این متغیر اولیه این است که گروه ها متمایز هستند. در مقابل، متغیر ثانویه ماهیت عددی خواهد داشت. مقادیر متغیر ثانویه طول هر نوار را تعیین می کند. این مقادیر می توانند از منابع بسیار متنوعی به دست آیند. در سادهترین شکل آن، مقادیر ممکن است یک تعداد فرکانس ساده یا نسبتی برای اینکه چه مقدار از دادهها به هر دسته تقسیم میشود باشد – اصلاً یک ویژگی داده واقعی نیست. به عنوان مثال، نمودار زیر تعداد بازدید از صفحه را در یک دوره شش ماهه می شمارد. از این تجسم می توانید ببینید که قبل از بازگشت به خط پایه قبلی، یک اوج کوچک در ماه ژوئن و جولای وجود داشت.
در مواقع دیگر، مقادیر ممکن است میانگین، کل یا برخی معیارهای خلاصه دیگر باشد که به طور جداگانه برای هر گروه محاسبه می شود. در مثال زیر، ارتفاع هر نوار میانگین اندازه تراکنش را بر اساس روش پرداخت نشان می دهد. توجه داشته باشید که در حالی که میانگین پرداختها با چکها بالاتر است، اما برای نشان دادن تعداد دفعاتی که مشتریان واقعاً از آنها استفاده میکنند، نمودار متفاوتی نیاز است.
بهترین روش ها برای استفاده از نمودار ستونی
از یک خط پایه مشترک با ارزش صفر استفاده کنید
اول از همه، مطمئن شوید که تمام میلههای شما بر اساس خط مبنا با مقدار صفر ترسیم شدهاند. این خط پایه نه تنها مقایسه طول نوار را برای خوانندگان آسان تر می کند، بلکه صحت تجسم داده های شما را نیز حفظ می کند. یک نمودار ستونی با خط پایه غیر صفر یا برخی شکاف های دیگر در مقیاس محور می تواند به راحتی مقایسه بین گروه ها را نادرست نشان دهد زیرا نسبت در طول میله ها با نسبت در مقادیر واقعی میله مطابقت ندارد.
فرم های مستطیلی را برای میله های خود نگه دارید
یکی دیگر از مهم ترین نه، به هم ریختن شکل میله هایی است که قرار است رسم شوند. برخی از ابزارها به جای داشتن لبه های مستقیم، امکان گرد کردن درپوش های میله را فراهم می کنند. این گرد کردن به این معنی است که برای خواننده دشوار است که تشخیص دهد مقدار واقعی را کجا بخواند: از بالای نیم دایره یا جایی در وسط؟ کمی گرد کردن گوشه ها می تواند خوب باشد، اما مطمئن شوید که هر میله به اندازه کافی صاف است تا ارزش واقعی آن را تشخیص دهد و مقایسه آسانی بین میله ها ارائه دهد.
ترتیب سطوح دسته بندی را در نظر بگیرید
یکی از نکاتی که باید هنگام جمع آوری نمودار ستونی به آن توجه کنید این است که به چه ترتیب میله ها را رسم می کنید. یک قرارداد استاندارد، مرتب کردن میلهها از طولانیترین به کوتاهترین است: در حالی که همیشه میتوان طول میلهها را بدون توجه به ترتیب با هم مقایسه کرد، این میتواند بار خواننده را کاهش دهد تا خودش این مقایسهها را انجام دهد. استثنای اصلی در این مورد این است که برچسبهای دستهبندی ذاتاً به نحوی مرتب شده باشند. در چنین مواردی، معمولاً ترتیب ذاتی اولویت دارد.
از رنگ های خوب در نمودار های ستونی استفاده کنید
نکته دیگر این است که چگونه باید از رنگ در نمودار ستونی خود استفاده کنید. برخی از ابزارها به طور پیشفرض هر نوار را متفاوت رنگ میکنند، اما این میتواند با اشاره به معنای اضافی در جایی که وجود ندارد، حواس خواننده را پرت کند. در عوض، رنگ باید با هدف استفاده شود. به عنوان مثال، ممکن است از رنگ برای برجسته کردن ستون های خاص برای داستان سرایی استفاده کنید. اگر رنگها برای دستههای ارسالشده معنیدار باشند (مثلاً برای مطابقت با رنگهای شرکت یا تیم) نیز میتوانند استفاده شوند.
نتیجه گیری در مورد نمودار ستونی
در این مقاله ما نمودار ستونی را بررسی کردیم و جزییات آن را مورد بررسی قرار دادیم. اگر تمایل دارید تا اطلاعات بیشتری در مورد نمودار ستونی و روش های اجرا و ترسیم آن بیاموزید پیشنهاد میکنیم از آموزش های فرادرس در رابطه با طراحی انواع نمودار استفاده کنید. برای دریافت این آموزش های میتوانید روی لینک های زیر کلیک کنید.
- آموزش ویزیو – طراحی انواع نمودار و دیاگرام با Microsoft Visio 2019 – مقدماتی
- آموزش ویزیو – طراحی نمودار و دیاگرام با Microsoft Visio 2019 – تکمیلی