مهندسی ارزش اکسیری است که موفقیت پروژههای تجاری را از یک رویا به واقعیت تبدیل کرده و مشتریان را به سفارش بیشتر ترغیب میکند.
مهندسی ارزش رویکردی همراه با نظم و سازمانیافته برای رسیدن به اهداف یک پروژه با صرف کمترین هزینه است. میتوان گفت مهندسی ارزش حامی بیچونوچرای حفظ کیفیت و درعینحال کاهش هزینه با مطرح کردن گزینههای ارزانتر است. البته مهندسی ارزش به نام آنالیز ارزش نیز معروف است؛ چراکه تمرکز زیادی روی عملکرد انواع اجزا و مواد و نه خواص فیزیکی آنها دارد.
مهندسی ارزش بهطور جدی بهدنبال یافتن کالاها یا محصولات نوینی است که با بازده بیشتر و هزینه کمتر وظایف خود را بهبهترین نحو ممکن انجام میدهند و البته محصولاتی که منجر به افزایش عملکردها و کیفیت اهداف پروژه میشوند در اولویت انتخاب قرار دارند. درواقع مهندسی ارزش در مقابل استراتژی، یک طرف برنده، کاهش هزینه به هر قیمتی قرار گرفته تا نتیجه برد برد را برای پیمانکار و کارفرما در پروژه ثبت کند. از این جهت جواب پرسش مهندسی ارزش چگونه باعث موفقیت پروژههای تجاری میشود را میتوان در مفهوم ذاتی آن یافت.
مهندسی ارزش
اساسا مفهوم مهندسی ارزش در دامان جنگ جهانی رشد پیدا کرد و شیوه آزموده شدهای برای حل مشکلات با محدودیتهای فراوان، غیرقابل پیشبینی و البته بهبود روندها بود. آغاز کار مهندسی ارزش با انتخاب رویکرد جدیدی بود که مهندس لارنس مایلز در شرکت جنرال الکتریک انتخاب کرد. مایلز بهخاطر مشکلات جنگ، در پی یافتن مواد و کالاهایی بود که یافتن آنها حتی در بازار سیاه نیز کار سختی بود؛ پس مایلز به صرافت استفاده از رویکرد جایگزینی افتاد.
موفقیت و استراتژی مایلز در تهیه بدل کالاها و مواد همه را خشنود کرده بود؛ چرا که در اکثر جایگزینیها علاوه بر کاهش هزینه، کیفیت و عملکرد خروجی نهتنها کاهش پیدا نکرده بود بلکه بهبود نیز یافته بود.
مایلز برای رسیدن به چنین موفقیت ارزشمندی ارزش محصول را با دو پارامتر تعریف میکرد. او نسبت عملکرد به هزینه را بنای کار خود گذاشت که هدف آن بهینه کردن عملکرد یا کاهش هزینه همراه با ارتقا ارزش محصول شد. در این نسبت منظور از عملکرد هدفی است که محصول برای آن طراحی شده و منظور از هزینه نیز مقدار صرف هزینه در طول عمر محصول است.
مهندسی ارزش برای اینکه نگاه دقیقتری به کیفیت هزینهها داشته باشد تمام هزینههای طراحی، تولید، نگهداری و تعویض را در نظر میگیرد که این پارامترها در عمل به تحلیلی قدرتمند منجر میشوند.
در نظر بگیرید وقتی شرایطی ایجاد شود تا عمر محصولی به ۲ سال افزایش پیدا کند هم سود تولید کننده افزایش مییابد و هم زنجیره مشتریان از توزیع کننده تا نصاب و حتی مشتری اصلی کاهش هزینه را تجربه میکند. به این نحو خواسته یا ناخواسته همه از مزایای مهندسی ارزش بهره میبرند و همین عامل نیز باعث شده که مهندسی ارزش در تمام رشتههای فناوری بهعنوان یک رویکرد ارزشمند مورد توجه قرار گیرد.
مهندسی ارزش در ورای اقیانوس
البته شاید کلمه مدیریت بیشتر مناسب مأموریت مایلز بود؛ ولی چون شرکت جنرال الکتریک یک تولیدکننده مطرح و نگاه ارزشی آن زمان اینگونه بود کلمه مهندسی به جای مدیریت انتخاب شد.
فواید مهندسی ارزش به مرور زمان بیشتر دیده شد و گسترش خوبی را در جهان تجربه کرد. اگرچه مهندسی ارزش زاده صنعت آمریکا بود؛ لیکن تفاوت بین ذهنیت و رفتار شرکتهای اروپایی و آمریکایی به مرور باعث شد که مهندسی ارزش دگرگونیها جدیدی را نیز تجربه کند.
نتیجه این تفاوتها باعث شد که انجمنهای برنامههای استراتژیک نوآوری و فناوری (SPRINT) اصطلاح مدیریت ارزش را برای تعریف بهتر مقاصد خود انتخاب کنند. البته از نظر مفهوم فلسفه مدیریت ارزش با مهندسی ارزش یکسان بود؛ ولی مدیران اروپایی احساس همذاتپنداری بهتری با این اصطلاح میکردند. آنها میخواستند تمام متدهای ارزشی را در هر سطحی از تاکتیکها تا تکنیکها را مورد ارزیابی قرار دهند.
از این جهت تعاریف شکل بهتری بافت تا با کیفیت بیشتری مهندسی ارزش باعث موفقیت پروژههای تجاری شود که از عمدهترین این تاکتیکهای ارزشی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مدیریت ارزش
شامل گستره بزرگی از تکنیکهای ارزش است که بهمرحله خاصی از پروژه محدود نمیشود و در سطح بالاتری عمل میکنند.
برنامهریزی ارزش
هنگام برنامهریزی بخشهای مختلف از تکنیکهای ارزشی استفاده میکنند تا کیفیت برنامهریزی پروژه افزایش پیدا کند.
مهندسی ارزش
به تکنیکهای ارزشی که در هنگام طراحی یا مهندسی پروژه اعمال میشود معطوف میشود
تحلیل ارزش
تحلیل ارزش با هدف بازنگری تکنیکهای ارزش که در پروژههای به اتمام رسیده استفاده میشوند تا عملکرد پروژه را ارزیابی کنند.
به نوعی شیوه و روش اجرای مهندسی ارزش بدینگونه تبیین شده که در جستوجوی راه حلی برای مشکلات پروژه، تعیین و از بین بردن هزینههای برنامهریزی نشده در ضمن ارتقا کیفیت و نتایج پروژه باشد. با این کار ارزش محصولات رشد پیدا کرده و نیازها و اهداف پروژه با کمترین قیمت ممکن انجام میشود؛ بنابراین مهمترین وظایف مهندسی ارزش را میتوان بدین گونه بیان کرد:
- شناخت المانهای اصلی خدمت، محصول یا پروژه
- ارزیابی دقیق عملکرد عناصر اصلی
- تهیه راهکارهای جایگزین برای عملکردهای مشخص شده
- تجزیه و تحلیل موشکافانه راهکاری جایگزین
- تعیین و بودجه و هزینه برای اجرای راهکارهای جایگزین
- توسعه و تعمیم جزئیات گزینهها و انتخاب گزینههایی که بالاترین شانس موفقیت را دارند
همین ملاحظات در انجام وظایف مدیریت ارزش است که از جنبههای گوناگون به موفقیت پروژه منتهی میشود، لیکن قبل از بررسی این جنبههای گوناگون بهتر است بیشتر با شیوه استفاده و باید و نباید مهندسی ارزش برای موفقیت پروژههای تجاری نیز آشنا شویم.
مهندسی ارزش و ماتریس ارزش
قاعده مسلمی است که شرکتهای خوب با نوآوری همراهی دیرینهای دارند. برای یک نوآوری هدفمند و قابل اعتنا که روشنگر راه موفقیت کسبوکارها و مدیران باشد باید مشتریان اصلی، بازار هدف خدمت یا محصول جدید و جایگاه رقبا را نیز درنظر گرفت. برای در نظر گرفتن این عوامل و ایجاد نوآوری میتوان از ابزارهای مختلفی هم چون شش سیگما یا ماتریس ارزش استفاده کرد. ماتریس ارزش به ما کمک میکند تا آینده یک مدل تجاری به نحو مفیدی مورد ارزیابی قرار گیرد.
مهندسی ارزشی بهعنوان یک رویکرد سیستماتیک رویدادها و نتایج پروژه را میسنجد که میتوان با بکارگیری ماتریس ارزش به آنها نظم داد. بهطور معمول در اجرای یک پروژه با چند حالت روبهرو هستیم:
کاهش هزینه کاهش کیفیت
اگر هزینه کاهش پیدا کند کیفیت نیز کاهش پیدا میکند در اینجا پیشرفت و نوآوری در کار نخواهد بود و همه خوب میدانیم که بههمان اندازه که پول دادیم ظرف آش ما پر خواهد شد این گونه پروژهها بهقدری عواقب بدی دارند که حتی انجام یکی از آنها هم یک دردسر اضافی است.
کاهش کیفیت با وجود افزایش هزینه
اگر کیفیت را کاهش دهیم و هزینه بیشتر پرداخت کنیم نیز حکم مرگ کسبوکار خود را امضا کردهایم. در این وضعیت گویی روی یک بمب ساعتی نشستهاید که به ساعت صفر خود نزدیک میشود و بالاخره زمانی فرا میرسد که صدای تلفن شما به صدا در میآید و کارفرمای شما فقط منتظر است تا از شما بپرسد چرا فلان قطعه حتی به اندازه یک چهارم عمر خود نیز کار نکرده و خط تولید او متوقف شده است.
افزایش هزینه بههمراه افزایش کیفیت
اگر کیفیت را افزایش دهید و با آن هزینه نیز افزایش پیدا کند، اوضاع کمی بهتر است. البته اگر میتوانید با وجود سود کمتر در هر پروژه، هراس کاهش بودجه برای انجام پروژههای بعدی و دیدن اخبار ۲۰:۳۰ شب را تا صبح بدون کابوس بخوابید.
شیوه استفاده از ماتریس ارزش
ماتریس ارزش به روشنی نشان میدهد که بدون مدیریت ارزش (افزایش کیفیت همراه با کاهش هزینه) نه تنها کارها درست و شایسته پیش نمیرود بلکه بسیاری از فرصتها نیز پایمال خواهد شد.
برای استفاده از ماتریس ارزش، بهطور کلی باید محصول یا خدمت هدف را در مرکز ماتریس تصور کنید و هر چهار حالت را برای آن بسنجید تا آینده پروژه خود را پیش بینی کنید. اگر به جای این کالا انتخاب دیگری را داشته باشید که هزینه بیشتر و کیفیت کمتری داشته باشد به زودی باید منتظر تماس تلفنی کارفرما باشید، درعینحال با سنجش کیفیت و هزینه میتوانید به روشنبینی خوبی برسید که البته تا حد زیادی به آشنایی و مهارت شما به علوم فنی و پارامترهای کالاها یا خدمات دارد.
در این ماتریس هر گاه انتخاب محصول یا خدمت جایگزین شما با افزایش کیفیت و کاهش هزینه همراه بود میتوان گفت که به دنیای مهندسی ارزش خوش آمدید. در واقع ناحیه پایین سمت راست ماتریس خبر از وضعیت برد برد هم برای شما و هر برای کارفرما میدهد و میتوانید با رویاهای خوشی برای آینده شب را به صبح برسانید.
مهندسی ارزش و اثر آبشار
مهندسی ارزش را میتوان برای اهداف گوناگون و در هر پروژهای بهکار برد و به جرات میتوان گفت راز موفقیت در آن خلاقیت است.
با بکارگیری فرآیند مهندسی ارزش هر پیمانکاری با تفسیری ژرفنگر به محصولات، تجهیزات یا متدهای ساخت و ساز میتواند فرصتهای جدیدی را پیش روی مهندسین در رشتههای مختلف قرار دهد که با استقبال گرمی از آن پذیرایی شود.البته این پیشنهادات باید همراه با هشدارهای لازم و نگاه فراگیری باشد. چرا که امکان دارد صرفهجویی در یک جز پروژه باعث افزایش هزینه در بخش دیگری شود.
از همینجهت در زمان معرفی راهکارهای مهندسی که از فناوری خاصی یا پیچیده استفاده میکنند ارزیابی باید همراه با نکتهسنجی و دقتی بالاتری باشد تا دچار مشکلات اثر آبشار نشویم. در واقع اثر آبشار به ما هشدار میدهد که هرگونه تغییر در یک سیستم میتواند موجب عواقب ناخواسته و هزینهبر شود.
بهعنوان مثال شاید در نگاه اول جایگزینی یک واحد تهویه مطبوع در یک پشت بام بزرگ با دو واحد کوچکتر باعث صرفهجویی قابلتوجهی در هزینه لوازم و مدیریت بهتر تهویه هوای داخلی شود؛ لیکن امکان دارد درنهایت هزینه دو واحد از یک واحد بزرگتر با اجرای کانال و مسیرهای جدید بیشتر شود.
با این اوصاف اثر آبشار و ایجاد سلسلهای از وقایع اجتناپناپذیر و غیرقابل برنامهریزی میتواند مشکلات بیشتری به همراه داشته باشد. وقتی به این نگاه کلی میرسیم درک جنبههای گوناگون مهندسی ارزش در موفقیت پروژههای تجاری کار آسانی میشود.
عنصر زمان در پروژه
برای لذت بردن از نتایج درخشان مهندسی ارزش باید آن را از ابتدای پروژه و نه در زمان پایان و تحویل پروژه به کار برد. مدیریت ارزش را باید یک فرایند منظم در همان گام نخست طراحی دید که میتواند روی مشخصات فنی تجهیزات و وسایل همراه آنها و اولویتبندی بودجهها و جزئیات بیشتر و همچنین در زمانبندی پروژه موثر باشد.
بر این اساس پیمانکاران از همان مراحل مقدماتی باید از مهندسی ارزش در پروژه برای موفقیت استفاده کنند نه زمانی که وارد فاز بعدی یا ساخت پروژه میشوند. از سویی هر چقدر مدیریت ارزش در یک پروژه دیرتر بهکار گرفته شود ماموریت کاهش هزینه با شکست بیشتری همراه میشود.
نتیجه این کار هم باعث صرفهجویی در وقت و هزینه پیمانکار میشود که عاملی برای پذیرش پروژههای بیشتر است و هم در وقت و هزینه مشتری تاثیر میگذارد که عامل مهمی برای تبلیغ شما توسط آنها و جذب مشتریان جدید است.
استفاده از مدیریت ارزش در برنامهریزی پروژهها فاکتور مهمی برای اجتناب از تغییرات ثانویه در پروژه است و میتواند مانع انجام بسیاری از خدمات اضافه و حتی دوباره کاری شود. در عین حال پروژه در زمان خود به اتمام میرسد درحالیکه کیفیت آن بیش از حد انتظار و برآورد اولیه است. مشتریان نیز هزینه کمتری برای محصولاتی با ارزش بیشتر و عملکرد متناسب آنها با نیازهای اولیه پروژه در پرداخت خواهند کرد.
مدیریت ارزش در ساخت و تولید
از مواردی که اینجا مورد توجه مدیریت ارزش است میتوان به روشهای ساختوساز، در دسترس بودن مواد، امکانات و مشکلات حملونقل، موانع و محدودیتهای سایت، هزینهها، سودها، شیوههای برنامهریزی و مدیریت و… اشاره کرد.
این توجه و نگاه گسترده نه تنها عامل بهبود کیفیت کار بلکه باعث کاهش هزینه چرخه حیات و کاهش اثرات زیست محیطی و غیره میشود.
دیگر شکی نیست که مهندسی ارزش دشمن هزینههای اضافی است با این وجود هنوز چند گام دیگر مانده تا تیم طراحی بتواند آنچه را که از همه مهمتر است در اولویت قرار دهد. پیش از شروع هر پروژه این بودجهبندی است که شکل میگیرد؛ لیکن هر بودجهای نمیتواند ضمانت کند که خرج هر سکه مشتری ارزش درخوری را برای او فراهم میکند و این زمانی است که مدیریت ارزش همچون یک فرشته نجات از راه میرسد.
اینجا تیم طراحی و تیم مشتری مکالمهای را آغاز میکنند که میتواند به درک بهتر چشمانداز مشتری از ایجاد پروژه بیانجامد. بههمین ترتیب هر گزینه موجود در چک لیست نیاز مشتری میتواند بر حسب اهمیت آن برای کارمندان و مشتریان نظم پیدا کند.
در این گام است که میتوانیم عناصر سیستمهایی را که امکان تغییری برای آنها وجود ندارد مشخص کنیم، بهویژه هنگامیکه از سیستمهای مهندسی شده استفاده میکنیم که همه مولفههای آن بهنحوی تنظیم شدهاند تا با همافزایی عملکرد مفیدی را به انجام برسانند.
بدین نحو مهندسی ارزش با بازبینی و ارزیابی بودجهبندی کمک میکند تا تیم طراحی بر مهمترین موارد لازم در پروژه متمرکز شوند؛ چرا که همین موارد هستند که در تقویت بودجه و حتی جلب بودجه بیشتر یاریگر خواهند بود و چون درصد بالایی از مراحل تکمیل پروژه را نیز به خود اختصاص داده در زمانبندی و تکمیل پروژه نیز بسیار موثر هستند.
مهندسی ارزش محبوبه گمشده مدیران و پیمانکاران
مهندسان طراحی و مهندسان اجرا به خوبی با پتانسیل مدیریت ارزش همراه میشوند و مدیران نیز با تجربه ثمرات آن در افزایش رضایت مشتری و حفظ مشتری تمایل زیادی به اجرای مهندسی ارزش در پروژهها و حتی ساختار سازمانی دارند. همچنین مدیریت ارزش میتواند فرصتی باشد تا ویژگیهای برند در پروژه لحاظا شود که به اعتبار مشتری و اهداف سازمانی کمک شایانی میکند.
مهندسی ارزش یک استراتژی ایدهآل برای زمانی است که تعرفههای پروژه تحت شرایط مختلف اقتصادی، سیاسی و حتی بهداشتی همانند گسترش کرونا رو به افزایش هستند و کسبوکارها در معرض آسیبهای جدی قرار گرفتهاند.
این موارد تنها گوشهای از تاثیرات اجرای مهندسی ارزش در پروژه است و اگر نگاه عمیقتری به موضوع داشته باشیم متوجه میشویم که مدیریت ارزش باید بهعنوان یک جنبه ضروری و لازم الاجرا به هر پروژه اضافه شود؛ چرا که نهتنها باعث کاهش هزینه پروژه میشود بلکه عاملی مهم در ایجاد ارزش افزوده و موفقیت برای پروژه و مجری پروژه است.
بهطورمعمول در برابر کاهش هزینه میتوان از راهکارهای همچون طراحی از نو یا بهرهگیری از شیوههای معادل، ایجاد تغییر در آزادی عمل طراحی یا مدیریت بهینه هزینههای عملیات استفاده کرد.
در بازاری که برندهای بزرگ رهبری آن را برعهده گرفتند و قیمتها همچون کابوسی برای پیمانکاران است طراحی و ساخت محصولاتی که از زیر ذرهبین مهندسی ارزش عبور کردند موجب رقابت بیشتری در بازا میشود و از آنجا که قیمت محصولات جدید به واسطه مدیریت ارزش کاهش یافته پیمانکاران نیز علاوه بر امکان خرید بهتر این فرصت را پیدا میکنند که پروژههای خود را با نرخهای پایینتری ارائه دهند و البته این تنها نقطه آغاز از راهی به سوی خوشبختی است.
صرفه جویی در هزینه اجرا و مصرف
اگرچه نمیتوان تاثیر زیبایی را در طراحی و مهندسی کالا و محصولات حتی در ذات خدمات منکر شد؛ ولی هنوز هم این کارایی است که باید خودنمایی کند.
اینکه چگونه کاربران باید با این محصولات مواجهه شوند و چگونه از آنها استفاده کنند تا نیازهایشان برآورده شود باعث جلب و افزایش تمایل مشتریان میشود. تجربه کاربران در استفاده سخت برای راهاندازی یا بهکارگیری کالا یا محصول میتواند منجر به سقوط اعتبار برند شود.
این محصولات در زمان مصرف نیز عوامل دیگری را نیز به چالش میکشند که از مهمترین آنها نحوه و شیوه مصرف انرژی در آنها است. با مهندسی ارزش آنچه که با اهداف پروژه غیرضروری است حذف و آنچه که بنا به نیازهای پروژه در شرایط مختلف اقلیمی و محیطی لازم است افزوده میشود در نتیجه هر محصول یا کالایی یا بهعبارتی هر پروژهای با توجه به مقتضیات زمان و مکان اجرا میشود که در نتیجه روشن آن مدیریت و بهینهکردن هزینههای اجرا و مصرف است.
مشتریان خوشحال که از پروژه شما بهره میبرند همان کسانی هستند که مشتریان جدید را به سمت برند شما ترغیب میکنند و این هزینههای تبلیغات شما را بهنحو چشمگیری کاهش میدهد.
البته باید بدانید بیشترین سهم موفقیت و شادی از آن شما خواهد بود چرا که بخش عمدهای از اجرای بهینه در یک پروژه هرگز برای مشتری مشهود نیست ولی همچنان مدیریت آنها نیاز به توجه جدی دارد چرا که با هزینههای پروژه در ارتباط است.
مهندسی ارزش تحول در پروژه
مدیریت ارزش فرصت ایدهالی برای استفاده از فناوریهای نوین و امکاناتی است که بهطور معمول هنوز اهمیت آن در پروژهها مورد توجه قرار نگرفته درحالیکه با شایستگی تمام میتوانند وظایف محوله را با بهترین کیفیت و حتی فراتر از حد انتظار برآورده کنند.
پیادهسازی فناوریهای نوین که از فیلتر برنامهریزی ارزش گذشته باشند به هماهنگی پروژه و تطبیق با آخرین تحولات دانش و استانداردهای روز کمک شایانی میکند. از این جهت مصرف کنندگان این نوع پروژهها پیوسته از فرصتهای بهروزی که در اختیار آنها قرار گرفته برخوردار میشوند. بهعنوان مثال انواع فناوریهای هوشمندسازی که در ساخت ساختمان، وسایل نقلیه و… استفاده میشود چنان فهرست بلندی از مزایا را ایجاد میکند که تردیدی در چگونگی تاثیر مهندسی ارزش در موفقیت پروژه های تجاری باقی نمیاند.
اما برجستهترین ویژگی تحول در پروژه بهواسطه مدیریت ارزش چشمانداز روشنی است برای آنچه که باید در پروژه بهواسطه برنامهریزان لحاظ شود تا بتوانند زمان تولید این اجزا را در کارخانههای سازنده با نوسانات احتمالی مدیریت با زمان اجرایی پروژه هماهنگ کنند. بنابراین تحلیل و مدیریت زمان سرب در کاخانهها نیز با کمک مهندسی ارزش به آسانی انجام میشود.
مدیریت زمان سرب به شما فرصت میدهد تا سطح نیازهای بیشتری از مشتری را برطرف کنید و حتی بتوانید از اعمال تغییرات احتمالی که میتواند هزینه را افزایش دهد نیز اجتناب کنید.
دمیدن روح خلاقیت در پروژه
مهندسی ارزش با ورود به پروژهها درهای خلاقیت را به روی آن باز میکند در عین اینکه خود میتواند بخشی از فرایند طراحی خلاق نیز باشد که هدف مشتری را برآورده میکند.
درحقیقت باید قبول کنیم که بودجه بسیاری از پروژههای ما بهشدت مشخص و تعیین شده است درحالیکه کارفرمایان پروژه همیشه در آتش اشتیاق تجربه یک طراحی و اجرای منحصربهفرد و جذاب میسوزنند.
آنچه که همچون اکسیر باعث میشود تیم طراحی و مهندس پروژه شده با پارامترها موردنظر بتواند بهترین نتایج را ارائه دهد اعمال قواعد مدیریت ارزش است. مهندسی ارزش با حمایت خلاقیت بهعنوان یک نیروی الهامبخش باعث تمرکز عمیق و موثر در استفاده از بهترین موارد و عناصر بنیادی در فرایند طراحی میشود.
تحلیل ارزش نه تنها رویکردهای خلاقانه و متفاوت را محدود نمیکند؛ بلکه با حمایت ویژه و با آغوشی باز پذیرای آنها است. بنابراین اگر شرکت تولیدی دیگری با ارتقا عملکرد محصول و البته صرف کمترین هزینه باعث ارزش افزوده محصول خود شود، برنامهریزی ارزشی نیز با افزودن پارامترهای بیشتر قدرت تجزیهوتحلیل را افزایش میدهد. در واقع تجزیهوتحلیل ارزش میتواند از رویه و شیوههای ارزیابی گوناگونی استفاده کند تا ارزش حقیقی محصول بهتر سنجیده شود.
ماحصل این ارزیابی دقیق فرصت دیده شدن راهکارهای جدید برای افزایش فروش است. بهعنوان مثال یک ظرف مایع دستشویی که به مرور و در اثر مصرف دچار نشت مایع شستشو روی بدنه میشود میتواند با استفاده از رویکرد مدیریت ارزش و طراحی مجدد دهانه و شکل بدنه از این مشکل نجات پیدا میکند و البته بدون اینکه هزینهای صرف تبلیغات بیشتر شود فروش بیشتری و رضایت بیشتر مشتریان را در پی داشته باشد.
اگرچه مهندسی ارزش را با اصطلاحات دیگری همچون برنامهریزی ارزش، تحلیل ارزش نیز خواهد شناخت ولی در یک کلام تحلیل ارزش روشی منظم و خلاق است که با بهرهگیری از فرآیندهای تجربه شده مانند شش سیگما یا ماتریس ارزش برای دستیابی به کیفیت بهتر با هزینه کمتر مورد استفاده قرار میگرد.
اگرچه این موارد تاثیر شگرفی در کیفیت سوق پروژه بهسمت موفقیت دارد؛ ولی برنامهریزی ارزش چنان چنبههای مثبتی و گستردهای دارد که هیچ مدیر موفقی در اقیانوس پرتلاطم تجارت امروز بدون آن دست به قبول پروژه جدید نمیزند.