تکنولوژی دیپفیک محصولی از هوش مصنوعی است که شاید بسیاری از متخصصان از کاربردهای آن واهمه داشته باشند. همه ما امروزه درگیر دنیای تکنولوژی شدهایم و خواسته یا ناخواسته زندگی ما توام با زندگی دیجیتالی است که شاید این قابلیت مضراتی را نیز برایمان داشته باشد. از جمله مسائلی که امروزه مورد بحث فعالان و متخصصان هوش مصنوعی است، وجود آسیبهای احتمالی این فناوری روی زندگی واقعی مردم است که میتوان دیپفیک را نیز جزء این موارد برشمرد.
مفهوم دیپفیک چیست؟
تکنولوژی دیپفیک یا به زبان ساده جعل عمیق به مفهومی گفته میشود که از علم Deep Learning گرفته شده است. یادگیری عمیق اساس شکل گیری دیپفیک و فناوری آن است که الگوریتمهای آن قدرت یادگیری خودکار و به صورت مصنوعی را دارند و در ارائه جوابهای دقیق و بسیار نزدیک به ایدهآل ما را یاری خواهند کرد.
با این حال، شاید بتوان تکنولوژی دیپفیک را فرزند نا اهل علم یادگیری عمیق به شمار آورد چرا که کاربرد جعل تصویر یا صوت توسط آن توجه بسیاری از مخاطبان دنیای فناوری را به خود جلب کرده است.
با استفاده از این قابلیت امکان تولید ویدیوهایی وجود دارد که بسیار نزدیک به واقعیت هستند و در این بین، قدرت یادگیری ماشین در حل این مسئله که در آن با دادههای عظیم روبرو هستیم، نقش اساسی را ایفا میکند.
الگوریتمهای طراحی شده برای تکنولوژی دیپفیک که براساس قوانین یادگیری ماشین استوار هستند، قابلیت ارائه خروجیهایی را دارند که بسیار نزدیک به واقعیت خواهند بود. البته، امکان یادگیری این الگوریتمها مهمترین دستاورد ما خواهد بود که میتوان در نهایت این فرآیند خروجیها را بسیار نزدیک به ایدهآل میل داد.
یادگیری عمیق و کاربردهای منحصر به فرد و جذاب آن
یادگیری عمیق یا Deep Learning که مرحله نخست هوش مصنوعی به شمار میرود و جزئی از یادگیری ماشین است، امروزه ابزار مهمی برای ما در حل کردن مسائل است. از کلان داده گرفته تا بینایی ماشین و تشخیص اجسام به وسیله الگوریتمهای از پیش تعیین شده، همه و همه مدیون ظهور فناوری یادگیری عمیق هستند.
در صورتی که با سیستم امنیتی تشخیص چهره در تلفن همراه خود کار کرده باشید، مطمئنا دقت آن را مشاهده کردهاید که با استفاده از الگوریتمهای یادگیری عمیق و هوش مصنوعی توسعه داده شده است. البته، این تنها کاربرد این فناوری نوظهور نیست و از جمله کاربردهای دیگر میتوان به تحلیل دادههای عظیم، سیستمهای رباتیک، خودروهای خودران و دستیارهای صوتی اشاره کرد.
کاربرد جدید این فناوری که سر و صداهای زیادی در سالهای اخیر به پا کرده است، تکنولوژی دیپفیک است و در آن میتوان با به کار بردن تکنیکهای خاصی، تصاویر یا ویدیوهایی را از اشخاص شبیه سازی کرد که افراد معمولی نتوانند به راحتی تقلبی بودن آن را تشخیص دهند.
البته، در این بین ما روشهای متعددی را نیز در اختیار داریم که میتوان با آن ویدیوهای ساختگی را تشخیص داد. به بیان بهتر، دست انسان در مقابل ماشین آن قدرها نیز بسته نیست و متخصصان با طراحی الگوریتمهای شناسایی به راحتی میتوانند ویدیوهای تقلبی و ساختگی با تکنولوژی دیپفیک را تشخیص دهند.
کاربرد فناوری دیپفیک در چه بخشهایی است؟
اخیرا این فناوری کاربردهای بسیار مفیدی پیدا کرده است و میتوان از پیشرفت الگوریتمهای دیپفیک در حوزههای مختلف علم و فناوری استفاده کرد. استفاده از تکنولوژی دیپفیک در ساخت بازیهای ویدیویی امروزی یکی از بهترین کاربردهای آن است که میتوان با آن صحنههای خلاقانه و منحصر به فردی را در بازیهای ویدیویی تولید کرد.
در کنار این موضوع، چندی پیش بود که دانشمندان و محققان بیماریهای مغزی اعلام کردند که موفق شدهاند با این فناوری تومورهای مغزی را در تصاویر MRI پزشکی تشخیص دهند.
از دیگر کاربردهای این فناوری استفاده از آن در تولید پیامهای تبلیغاتی با چهرههای مشهور است که اهمیت زیادی برای برندها و شرکتهای تبلیغاتی دارد.
آیا واقعا تکنولوژی دیپفیک خطرناک است؟
مشکل اصلی ما با تکنولوژی دیپفیک وجود خطراتی است که ممکن است برای نظم جمعی و تصمیمهای مهم جامعه داشته باشد. تصور کنید که ویدیویی از یک فرد معروف به وسیله این فناوری ساخته شده و بین عموم مردم پخش شود. گستردگی اینترنت نیز به سرعت دیده شدن این نوع محتوا کمک خواهد کرد و در زمانی کوتاه ممکن است تاثیرات مختلف و حتی نا هنجار روی سطح جامعه مشاهده شود.
برای یک نمونه میتوانید ویدیویی ساختگی از رئیس فیسبوک را که چند وقت پیش تولید شد، مشاهده کنید که به صورت حرفهای ساخته شده است و در آن دقت زیادی لازم است تا بتوان جعلی بودن این محتوا را تشخیص داد.
حالا تصور کنید که این چنین محتوای تصویری برای افراد مهم ساخته شده و از طریق ارتباط اینترنتی به سرعت در اختیار مردم قرار بگیرد. مطمئنا، قشر عظیمی از جامعه در نگاه نخست آن را تشخیص نخواهد داد و ممکن است، حتی واکنشهای مختلفی را نشان دهد.
تکنولوژی دیپفیک چگونه کار میکند؟
بسیاری از محتوای جعل عمیق که در سطح اینترنت وجود دارد با استفاده از جلوههای بصری قابل ساخت هستند. در واقع، این موضوع شاید زیاد هم جدید نباشد اما با ورود هوش مصنوعی و طراحی الگوریتمهای یادگیری عمیق، ساخت محتوایی که به شدت به واقعیت نزدیک باشد، عملی شده است.
مطمئنا، تشخیص ویدیوها و تصاویری که با استفاده از ابزارهای قبلی ساخته شده بود، بسیار آسانتر از مواردی است که شاید با استفاده از تکنولوژی دیپفیک بتوان آن را تولید کرد.
اگر بخواهیم به صورت دقیقتری به کارکرد این فناوری نگاه کنیم، بهتر است در مورد شبکههای عصبی که جزء جدایی ناپذیر یادگیری عمیق هستند، بیشتر بدانیم.
شبکههای عصبی؛ قلب تپنده یادگیری عمیق
در شبکههای عصبی که براساس عملکرد مغز انسان توسعه داده شدهاند، تعداد زیادی نقطه عصبی وجود دارد که هر کدام از این Node ها با همدیگر در ارتباط هستند.
دادههای ورودی به اولین گروه از نقاط(نورونهای مصنوعی) اعمال میشوند که قدرت پردازش و ارائه خروجی بهینه شدهای را دارند. هر نورون در شبکه قدرت این را دارد که سیگنالی را دریافت کند و پس از پردازش آن براساس تابع تعیین شده، خروجی خود را به سمت نقطه بعدی در شبکه گسیل کند.
در هر مرحله، خروجی به صورت بهینه شده نسبت به مرحله قبلی خواهد بود. بنابراین، در مرحلهای که خروجی نهایی را دریافت خواهیم کرد، بهینهترین و نزدیکترین حالت را به نتیجه از پیش تعیین شده در اختیار خواهیم داشت. با اعمال ورودیهای اولیه به شبکه، قابلیت یادگیری آن وجود دارد و در چند مرحله میتوان خطا و دقت آن را به صورت دلخواه درآورد.
البته، ممکن است در بسیاری از موارد این سعی و خطا نیازمند صرف زمان زیادی باشد. در نهایت و پس از تنظیم دقیق پارامترها، ما شبکهای را در اختیار خواهیم داشت که میتواند ورودیها را دریافت کند و براساس الگوریتم تعیین شده، خروجی بهینه شده را ارائه دهد.
برای نمونه، ما میتوانیم شبکه را طوری طراحی کنیم تا دادههای ورودی از یک تصویر را دریافت کند و عدد نوشته شده روی آن را تشخیص داده و در خروجی آن را نشان دهد.
برای درک بیشتر بهتر است به تصویر زیر دقت کنید که در آن دادههای فایل تصویری به شبکه عصبی اعمال میشوند. پس از انجام چند مرحله یادگیری و بهینه کردن الگوریتم و کاهش خطای آن، میتوان به راحتی یک سیستم تشخیص اعداد یا حروف را توسعه داد.
همین نمونه را میتوان برای سیستمهای تشخیص چهره، تشخیص صدا و … نیز پیاده کرد که در نهایت میتوان با استفاده از آن، بخش بزرگی از مشکلات را حل کرد. البته، امکان طراحی الگوریتم به صورتی که بتواند دادههای تصویری را دریافت کند و آن را تبدیل به تصاویر دیگری کند نیز وجود دارد. در این صورت، اگر ما یک مرحله تشخیص جعل را نیز به الگوریتم خود اضافه کنیم که در هر بار تولید تصویر غیر واقعی صحت آن را بسنجد، در نهایت محتوای غیر واقعی نزدیکترین حالت را به محتوای دلخواه خواهد داشت.
چگونه از مضرات تکنولوژی دیپفیک در امان بمانیم؟
نکته مهم این است که در دنیای مجازی بهتر است کمی شکاک عمل کنیم. در چنین فضایی که روزانه میلیونها محتوا تولید شده و به راحتی به اشتراک گذاشته میشود، مطمئنا محتوای غیر واقعی نیز بسیار است. فناوری همواره در حال به روز شدن است و در این مسیر ما نیز باید اطلاعاتمان را روز به روز جدیدتر کنیم.
تکنولوژی دیپفیک نیز از جمله قابلیتهای فناوری است که بسیاری از کاربردهای مفید برای آن تعریف شده است و شاید جنبههای منفی نیز داشته باشد.
البته، نکته مهم این است که وب سایتها و سرویسهای مرجع ویدیویی و تصویری فیلترهای قدرتمندی دارند که به سرعت این گونه محتوا را تشخیص داده و آن را حذف خواهند کرد؛ یا در نهایت کاربر را از غیر واقعی بودن محتوا با خبر میکنند.
امروزه در تمامی زمینهها و بخشهای تجاری و سرگرمی، میتوانیم کاربرد هوش مصنوعی را مشاهده کنیم. شاید اگر این فناوری وجود نداشت شما نمیتوانستید اکنون از انجام بازیهای بسیار با کیفیت کامپیوتری لذت ببرید. تولید فیلمهای سینمایی جذاب نیز به نوعی مدیون هوش مصنوعی است و در بسیاری از بخشهای تولیدی و کمپانیهای بزرگ، ابزارهای رباتیک براساس این فناوری ساخته شده و توسعه داده شدهاند. تکنولوژی دیپفیک نیز یکی از زیر شاخههای این فناوری است که شاید در آینده کاربرد بیشتری از آن را در بخشهای مختلف مشاهده کنید. اگر شما نیز در مورد این فناوری نظری دارید، آن را در ادامه مطلب با ما به اشتراک بگذارید.