تعداد دانشگاهیان و متخصصینی که میکوشند با کتابهای سادهتر و عمومیتر، جایی در میان مخاطبان عام باز کنند پیوسته رو به افزایش است.
ما در متمم نمونههای متنوعی از این افراد را میشناسیم که از جملهی آنها میتوان به دنیل کانمن، دن اریلی و نسیم طالب اشاره کرد.
این بار در معرفی کتابهای مدیریتی به سراغ نویسندهی دیگری میرویم که او هم در سالهای اخیر کوشیده است در فهرست فوق، جایی برای خود پیدا کند و البته در این کار موفق نیز بوده است.
آدام گرنت (Adam Grant) در دانشگاه هاروارد و دانشگاه میشیگان تا مقطع دکترا در زمینهی روانشناسی سازمانی تحصیل کرده است و هماکنون در مدرسه کسب و کار وارتون تدریس میکند.
کتابهای آدام گرنت
نخستین تجربهی آدام گرنت انتشار کتاب Give and Take بود. این کتاب در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. او در کتاب Give and Take کوشیده به این نکته بپردازد که موفقیت بزرگ و پایدار، جز در گرو تلاش برای کمک به رشد و موفقیت دیگران حاصل نمیشود.
این کتاب اگر چه در دنیا فروش خوبی داشت و در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز هم قرار گرفت، اما میتوان گفت در مقایسه با دو کتاب بعدی او کمتر مورد استقبال واقع شد.
نادرست نیست اگر بگوییم دنیا آدام گرنت را با کتاب Originals شناخت.
او در کتاب اوریجینالز که در سال ۲۰۱۶ منتشر شده و در ایران نیز با نام نوآفرینی ترجمه شده است، به بررسی مدل ذهنی کسانی پرداخته که به تعبیر او دنیا را تکان دادهاند (یا به جنبش درآوردهاند).
آدام گرنت در سال ۲۰۱۷ نیز با همکاری شریل سندبرگ کتابی تحت عنوان Option B منتشر کرد که در ایران نیز با نامهای گزینه ب و نیز راه حل جایگزین ترجمه و منتشر شده است.
چند نکته کلیدی از کتاب نوآفرینی
کلیدیترین واژه در ادبیات گرنت، Conformism و واژههای همخانوادهی آن هستند.
این واژه همانطور که از ریشهاش (Form) مشخص است، به شکل گرفتن بر اثر خواستهها و انتظارات محیط و الگوهای حاکم بر تفکر عمومی اشاره دارد. ما این مفهوم را در بحث همرنگ شدن با جماعت و آزمایش اَش مورد اشاره قرار دادهایم.
[ درس مرتبط: آزمون همرنگ شدن یا جماعت یا همنوایی با جمع ]
گرنت دقیقاً به دنبال کسانی میرود که در انتهای دیگرِ طیفِ Conformism قرار دارند. کسانی که اصرار ندارند تابعِ محیط اطراف باشند و میکوشد خودشان و خواستهها و ارزشها و آرزوها و انتظاراتشان را حفظ کنند و به تعبیری دیگر، اصیل (Original) باقی بمانند.
و البته روایت کتاب میکوشد این نکته را یادآوری کند که دنیای امروز ما نیز توسط کسانی ساخته شده که دنیای دیروز را – که در آن میزیستهاند – نپذیرفتهاند و تسلیم آن نشدهاند.
همین نگرش است که تیتر فرعی کتاب را شکل داده است:
How non-conformists move the world
گرنت – اگر چه صریحاً به این نکته اشاره نمیکند – اما بر این باور است که ما بخشی از داستان زندگی افراد بزرگ را دیده و خواندهایم و این آشنایی با منتخبِ زندگی آنها باعث شده که گاهی اوقات، به نتیجههایی برسیم که الزاماً با مدل ذهنی آن افراد همخوانی ندارد.
مثلاً ما همیشه میشنویم که بیل گیتس دانشگاه را رها کرد، اما کمتر به این نکته اشاره میشود که او چقدر مراقب بود که ابتدا بتواند مرخصی تحصیلی بگیرد و مطمئن شود که والدینش خرجش را میدهند و سپس وارد بازی جدیدش شد. به عبارتی، پلهای پشت سرش را لااقل به آن شدتی که ما خواندهایم و شنیدهایم خراب نکرد.
نکات متعدد دیگری نیز در کتاب Originals مطرح شده که با جریان رایج یا به اصطلاح Mainstream در فضای نوآوری و کارآفرینی تفاوت دارد.
گرنت همچنین در بحث ایده پردازی به اهمیت کمیت نیز – در کنار کیفیت – اشاره میکند و توضیح میدهد که بسیاری از بزرگانی که ما میشناسیم، خروجیهای بسیار زیادی داشتهاند که بخش کوچکی از این خروجیها، بزرگ و تأثیرگذار بوده و به آنها کمک کرده تا جهان اطراف خود را تغییر دهند.
همهی مقالات منتشر شده توسط اینشتین، خارقالعاده نیستند؛ همچنانکه همهی کارهای پیکاسو هم شاهکار محسوب نمیشوند.
چند پاراگراف منتخب از کتاب نوآفرینی
هیچ چیز کاملاً بدیع و نو نیست، به این معنی که ایدههای ما از آنچه از دنیای پیرامونمان میآموزیم تأثیر میگیرند. ما دائماً، خواه عمدی یا ناخواسته، اندیشهها را به وام میگیریم. همگی ما در مقابل «جنون سرقت و فراموشی» – یعنی به یاد آوردن اتفاقیِ ایدههای دیگران به عنوان ایدههای خودمان – آسیبپذیریم.
تیم جاست نظریهی توجیه سیستم را ایجاد کرد. ایدهی اصلی این نظریه این است که افراد انگیزه دارند که وضع موجود را به عنوان وضعیتی مشروع توجیه کنند – حتی اگر این کار مستقیماً بر ضد منافعشان باشد.
… توجیه کردن سیستم پیشفرض یک کارکرد التیامبخش است. یک مسکّن عاطفی: اگر قرار است دنیا به این صورت باشد، ضرورتی ندارد از آن ناراضی باشیم.
نقطهی عزیمت نوآفرینی، کنجکاوی است: اندیشیدن به اینکه اصلاً پیشفرض چرا وجود دارد.
وقتی دچار ناآشناپنداری میشویم، که متضاد آشناپنداری است، به سمت زیر سوال بردن پیشفرضها میرویم. آشناپنداری زمانی رخ میدهد که با امری بدیع مواجه میشویم، اما احساس میکنیم قبلاً آن را دیدهایم.
ناآشناپنداری برعکس آن است – با امری آشنا مواجه میشویم، اما از دیدگاهی تازه به آن مینگریم که ما را قادر میسازد دید تازهای راجع به مسائل قدیمی پیدا کنیم.
از قرار معلوم، نوابغ خردسال ندرتاً تغییری در دنیا ایجاد میکنند. وقتی روانشناسان در موردِ برجستهترین و اثرگذارترین افراد مطالعه میکنند متوجه میشوند که بسیاری از آنها در کودکی استعداد غیرمعمولی نداشتهاند و اگر گروه بزرگی از کودکان نابغه را گرد هم جمع کنید و در سراسر زندگیشان آنها را دنبال کنید، متوجه خواهید شد که آنها از همسالانِ دیررس خود که از خانوادههایی همسطح آنها هستند، به هیچ عنوان درخشش بیشتری ندارند.
بیشتر نوابغ هرگز این جهش [به نوآفرینی] را انجام نمیدهند.
آنها تواناییهای خارقالعادهی خود را در راههای عادی بهکار میگیرند و بدون زیر سوال بردن پیشفرضها و بدون ایجاد موجی در شغل خود، به خبرگی میرسند. آنها در هر قلمرویی که وارد شوند، محتاطانه عمل میکنند و مسیرهای متعارف را به سوی موفقیت دنبال میکنند.
پزشکانی میشوند که بیمارانشان را درمان میکنند بدون آنکه با سیستمی مبارزه کنند که باعث میشود بسیاری از بیماران توان پرداخت هزینههای درمانی را نداشته باشند.
وکلایی میشوند که از موکلان خود به دلیل نقض قوانین تاریخگذشته دفاع میکنند، بدون اینکه خود تلاش کنند قوانین را دگرگون کنند.
آموزگارانی میشوند که میخواهند درسهای جبر و مثلثات سرگرمکنندهای ارائه کنند، بدون اینکه این مسئله را زیر سوال ببرند که آیا جبر و مثلثات چیزی است که دانشآموزانشان باید فرا بگیرند؟
اگر چه ما برای اداره شدن نرم و روان دنیایمان به این افراد متکی هستیم، اما آنها باعث میشوند مدام به دور چرخ عصاری در گردش باشیم.
افراد مبتکر عملاً بسیار معمولیتر از چیزیاند که ما گمان میکنیم. در هر حوزهای، از کسب و کار و سیاست گرفته تا علم و هنر، افرادی که دنیا را با ایدههای خلاقانه به پیش میبرند به ندرت اسطورهی عزم و اراده و تعهد هستند.
شاید چون سنتها را زیر سوال میبرند و وضع موجود را به چالش میکشند، در ظاهر دلیر و مطمئن به نظر برسند. اما وقتی لایههای رویی را کنار بزنید، حقیقت این است که آنها نیز با ترس، دودلی، و تردید به خود دست به گریباناند.
ما آنها را خودانگیخته میبینیم، اما غالباً تلاشهایشان انگیزه در دیگران داشته و حتی دیگران آنها را به آن مجبور کردهاند. بهعلاوه، در عین حال که به نظر میرسد عطش ریسک کردن دارند، در واقع ترجیح میدهند از آن اجتناب کنند.
موفقترین نوآفرینان، جگردارهایی نیستند که اول میپرند بعد نگاه میکنند. موفقترینها کسانی هستند که با نوک پا به لبهی صخره میروند، سرعت فرود را محاسبه میکنند، چترشان را سه بار چک میکنند، و برای خاطرجمع شدن یک تور ایمنی هم در پایین برپا میکنند.
وقتی انگیزهی موفقشدن سر به آسمان میگذارد، میتواند مزاحم نوآفرینی و ابتکار شود: هر چه بیشتر برای موفقیت ارزش قائل شوید، بیشتر از ناکامی خواهید ترسید.
میل شدید به موفقیت، به جای هدف گرفتن دستاوردهای منحصر به فرد، ما را به جایی میرساند که برای موفقیت تضمینشده تلاش کنیم.
چنانکه دو روانشناس به نامهای تاد لوبارت و رابرت استرنبرگ میگویند: «وقتی افراد از سطح متوسط نیاز به کامیابی عبور میکنند، شواهدی هست دال بر اینکه خلاقیت آنها عملاً کاهش پیدا میکند.»
یک تذکر در مورد کتاب نوآفرینی
سبک کتاب نوآفرینی آدام گرنت به کتابهای ملکوم گلدول (به طور خاص کتابِ داستان موفقیت یا تافتههای جدابافته) یا کتاب آخر دنیل پینک تحت عنوان When شبیه است.
به این معنا که ما با روایت تعدادی داستان و نتایجی تعدادی مطالعه مواجه هستیم که طبیعتاً با نگرش نویسنده همسو است.
مثلاً ما در نخستین صفحههای کتاب با تحقیقی مواجه میشویم که درباره انتخاب مرورگر و رابطهی آن با ماندگاری کارکنان یک مرکز تماس در شغلشان حرف میزند.
اما ممکن است فراموش کنیم و فرصت نکنیم منبع این مطالعه را بررسی کنیم.
مطالعهای که صرفاً در مجلاتی مانند اکونومیست به بخشهایی از آنها اشاره شده و در نشریات معتبر علمی منتشر نشده است. به عبارتی، اطلاعات چندانی از روش تحقیق و متد طراحی آن در دسترس نیست.
ضمن اینکه تحقیق توسط مایکل هاوسمن انجام شده که خود معاون بخش تحلیل نیروی کار در شرکت Evolv است که به حوزهی تحلیل دادهها اشتغال دارد و طبیعتاً بالاترین انگیزهی فردی در این موقعیت همچنانکه در نوشتههایش مشخص است (و البته ایرادی هم ندارد)، ترویج تحلیل دادهها و طبیعتاً کسب درآمد بیشتر به کمک دریافت پروژههای مشابه برای Evolv است.
هیچیک از این موارد، ایرادِ جدی یک کتاب محسوب نمیشود. اما اگر خواننده این نکات را نبیند، ممکن است از سمت افراط به تفریط کشیده شود.
ما قرار است به کمک کتاب Originals اصیل بودن را یاد بگیریم و مغلوبِ ایدههای غالب نشویم.
اما اگر تا دیروز تأکید میکردهایم که اصیل بودن با دور ریختن داشتهها همراه است و از امروز تأکید کنیم که کلید موفقیت، حفظ داشتههاست، عملاً به هدفی که آدام گرنت داشته نزدیک نشدهایم.
گرنت میخواهد به ما بیاموزد که بسیاری از قاعدههایی که در حد اصل پذیرفته شدهاند، استثناء هم دارند و اتفاقاً استثناءهای آنها کم هم نیست.
بنابراین Original بودن به یافتنِ قاعدههای مناسب خودمان است و نه قاعدههایی که دیگران (حتی گرنت) به ما تجویز میکنند.
بخشی از کتاب نوآفرینی آدام گرنت که کمتر جدی گرفته میشود
آدام گرنت در بخش پایانی کتاب خود، فصلی به نام Actions for Impact یا اقدامات موثر دارد که در آن سی نکتهی کلیدی اجرایی را فهرستوار شرح میدهد.
تنوع داستانها و روایتها و نکات ساختارشکنانهای که در کتاب مطرح شده باعث میشود که این قسمت در سایه قرار گیرد. اما به خاطر داشته باشید که نویسنده بیهوده این بخش را در پایان کتاب قرار نداده است.
او از همهی داستانها و روایتها و حرفها استفاده کرده تا در نهایت، قدرت متقاعدسازی و اقناع مخاطب او در آخرین صفحات افزایش یابد و طبیعی است که بخش مهمی از پیام او را باید در این نکات پایانی جستجو کنیم.
نوآفرینی، یک کتاب کاملاً آمریکایی؟
اجازه بدهید یک نکتهی کوتاه هم در نقد کتاب نوآفرینی (از دید مخاطب ایرانی) مطرح کنیم.
یکی از ویژگیهای کتاب نوآفرینی که بسیار جلب توجه میکند، سهم سنگین و جدی مثالهای آمریکایی آن است. اگر این مثالها صرفاً از کسب و کارها باشد، تطبیق دادن آنها با شرایط و دغدغههای خودمان، چندان دشوار نیست و صرفاً به کمی استفاده از آنالوژی نیاز دارد.
اما مسئله اینجاست که مثالهای متعددی از شخصیتهای تاریخی و فرهنگی آمریکا و حتی جنبشهای سیاسی و اجتماعی آمریکایی در کتاب مطرح شده است. نویسنده حتی مثالهای ورزشی هم، به سراغ نمونههایی مثل بیسبال میرود که ما با جزئیات آن، چندان آشنا نیستیم.
به طور کلی میتوان گفت کتاب سرشار از اسامی خاص آمریکایی است و همین مسئله، میتواند جذابیت آن را برای خوانندهی ایرانی – که این شخصیتها و داستانهای مرتبط با آنها را نمیشناسد – کاهش دهد.
اما نکات ارزشمند و کاربردی در کتاب آنقدر زیاد هست که بیارزد وقت بگذارید و پیام اصلی را از مثالها و شواهد ناآشنای آمریکایی جدا کنید (یا اینکه برای تحقیق و مطالعهی بیشتر حواشی وقت بگذارید).
ترجمه کتاب آدام گرنت در فارسی
ترجمههای متعددی از کتاب آدام گرنت در فارسی وجود دارد که نخستین – و به گمان ما بهترین – آن تحت عنوان نوآفرینی توسط آقایان رضا رایان راد و محمدعلی شفیعا انجام شده و به همت #انتشارات آریانا قلم به بازار عرضه شده است.
در کنار متنِ روان، طراحی ترجمهی این کتاب، بیتردید از کتاب اصلی جذابتر است و صفحات داخلی آن – که خواندن در یک iPad را تداعی میکند – واقعاً خلاقانه طراحی شدهاند.
[ لینک مرتبط: دانلود فایل PDF چند صفحه از کتاب نوآفرینی ]
[ لینک مرتبط: صفحه معرفی کتاب نوآفرینی در سایت انتشارات آریانا قلم ]
معرفی کتابهای مدیریتی (مرور، نقد، خلاصه کتاب)
پاراگراف فارسی - پاراگراف های منتخب کتابها
معرفی کتابهای روانشناسی (مرور، نقد، خلاصه کتاب)
کتابخوانی و توصیههایی درباره آن
آشنایی با نویسندگان و دانشمندان مدیریت و اقتصاد و روانشناسی
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
البته از میان درسهای مطرح شده، شاید بهتر باشد ابتدا مطالعه و بررسی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
دوره MBA
فنون مذاکره | تصمیم گیری
تحلیل رفتار متقابل | پرورش تسلط کلامی
افزایش عزت نفس | چگونه شاد باشیم
نوشته کتاب نوآفرینی (آدام گرنت) | راهنمایی برای پرورش خلاقیت و نوآوری اولین بار در متمم. پدیدار شد.