ما در پیام اختصاصی متمم، هر روز جملهی کوتاهی را برای شما نمایش میدهیم.
جملههای کوتاه را معمولاً نمیتوان به عنوان توصیهای قطعی یا مفهومی علمی یا حتی یک موضعگیری مشخص در نظر گرفت.
این نوع جملهها، صرفاً تلنگری برای اندیشیدن، برای ساماندهی بهتر به دانستهها و خاطرات و نیز بهانهای برای حرف زدن با دوستانمان هستند.
اما تجربه نشان داده که مطرح کردن این جملهها در قالب #دعوت به گفتگو، فرصت ارزشمندی ایجاد میکند تا با نظرها و دیدگاهها و تجربههای دوستان متممی خود آشنا شویم و کمی فارغ از چارچوب رسمی درسها و حل تمرینها، با یکدیگر به گفتگو بنشینیم.
جملهای که این بار از چارچوب پیام اختصاصی بیرون کشیدهایم تا دربارهاش حرف بزنیم، یکی از مشهورترین جملههای مارتین لوتر کینگ است.
حتی با گذری کوتاه به تلگرام و اینستاگرام، به احتمال زیاد با این جمله روبرو میشوید:
البته مارتین لوتر کینگ این مفهوم را علاوه بر شکل بالا، در سخنرانیها و نوشتههای دیگرش، به شکلهای متفاوتی نیز به کار برده است.
مثلاً در نامه از زندان بیرمنگام، رفتار و اقدامهای آدمهای بد را با سکوت انسانهای خوب مقایسه کرده و در کنار هم قرار داده است.
اما از میان شکلهای مختلفی که لوتر کینگ این مفهوم را مطرح کرده، همان جملهی عکسنوشته (یعنی حرفهای دشمنان در مقابل سکوت دوستان) میتواند بستر مناسبتری برای بحث ما در درس حمایت اجتماعی باشد.
چنین جملهای میتواند تداعیگر موضوعات و تجربههای متنوعی باشد که در اینجا صرفاً چند مورد از آنها را به عنوان نمونه مطرح میکنیم:
چه زمان یا زمانهایی و در چه شرایطی احساس کردهایم، آنچنانکه انتظار داشتهایم، از سوی دوستان خود حمایت نشدهایم و فکر میکنیم که جملهی لوتر کینگ، توصیفِ مناسبی از دلگیریِ ماست؟
جز در مواردی که مستقیماً برای دفاع از حق و خواستهی دوستان خود اقدام کردهایم، آیا در سایر موارد هم، از آنها انتظار حمایت داریم؟
چقدر انتظار داریم دوستانمان، خود را درگیر تعارضهایی کنند که ما گرفتارش هستیم؟ (به عنوان یک مثال ساده، آیا اگر ما با کسی مشکل داریم، انتظار داریم دوستمان هم با او مشکل پیدا کند و رابطهاش با او سرد شود؟ آیا دوستمان هم باید با او وارد گفتگو شود و از حق ما دفاع کند؟)
جایگاه حرفِ نیکولاس کریستاکیس که در کتاب Connected مطرح کرده کجاست؟
او میگوید اینکه انتظار داشته باشی دوستت، با دشمنت دشمن باشد، برخاسته از نوعی نگاه قبیلهای است.
در دنیای جدید، هر کس رابطهی مستقل خود را دارد. جز در شرایطی که به خاطر منافع او درگیر شده باشی، نباید انتظار داشته باشی او منافعش را به خاطر تو به خطر بیندازد.
رید هافمن را کجای ماجرا قرار دهیم؟
او برعکس کریستاکیس، میگوید رابطهی استراتژیک یعنی حتی من وقتی میدانم حق با دوستم نیست، پشت او باشم.
هافمن یک پله از مارتین لوتر کینگ هم جلوتر رفته و میگوید اگر من اشتباه هم کردم، تو به عنوان دوست استراتژیک باید سکوت نکنی و از من حمایت کنی و در غیر اینصورت، دوستی ما، کاملاً عادی و معمولی است (همین منطق باعث شده تا عدهای تیم او، #پیتر ثیل و دوستانشان را مافیای سیلیکون ولی بدانند).
تصمیم گیری در این زمینه، ساده نیست و همهی ما، بارها در چالش این نوع انتخابها قرار گرفتهایم.
اما از سوی دیگر، از این تصمیم دشوار هم نمیتوان گریخت. بخشی از انتظارات درست و نادرست ما از حمایت اجتماعی، به علت نگاهی است که به چنین وضعیتهایی داریم و حکمهایی که در این شرایط، صادر میکنیم.
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت.
فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
البته از میان درسهای مطرح شده، شاید بهتر باشد ابتدا مطالعه و بررسی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
دوره MBA
فنون مذاکره
تصمیم گیری
مدیریت بازاریابی
سواد دیجیتال
The post یکی از جملات مارتین لوتر کینگ | سکوت دوستان یا حرفهای دشمنان؟ appeared first on متمم.