وقتی با یک مشکل یا مسئله مواجه میشویم، طبیعی است که به راهحلهای پیش رو فکر میکنیم.
تقریباً هر آنچه در مهارت حل مسئله آموزش داده میشود، به نوعی به تقویت توانایی تشخیص گزینههای پیش رو مربوط است.
پس از اینکه راهحلهای پیش رو را فهرست کردیم، انتظار داریم دانش تصمیم گیری به ما کمک کند تا بهترین آنها را انتخاب کنیم.
جالب اینجاست که معمولاً دغدغهی اغلب ما، انتخاب بهترین گزینه است و کمتر به این سوال فکر میکنیم که: آیا تمام گزینههای پیش رو را به درستی میشناسم؟
در شرایطی که ارزش ریال در برابر دلار نوسان میکند، بسیاری از مردم این سوال را میپرسند: دوستانمان دلار خریدهاند. ما هم دلار بخریم؟ یا نخریم؟
با این سوال، دو گزینهی مشخص پیش روی ماست:
- دلار بخریم
- دلار نخریم
ممکن است بر اساس این دو گزینه، محاسبات بسیاری انجام دهیم و از افراد مختلف هم مشورت بگیریم و در نهایت یکی را انتخاب کنیم.
با این روش، ما فراموش میکنیم که دغدغهی اصلی ما، حفظ ارزش داراییها و کاهش ریسک آتی بوده است و گزینههایی که برای حفظ ارزش داراییها و کاهش ریسک آتی وجود دارد، بسیار بیشتر از دو گزینهی بالاست.
جالب اینجاست که ما معمولاً به این نکته دقت نمیکنیم که بسیاری از گزینهها را ندیدهایم یا جدی نگرفتهایم.
به همین علت، بخش اصلی انرژی ما به جای بررسی انواع گزینههای پیش رو صرف این میشود که میان تعداد محدودی گزینهی در دسترس، یکی را انتخاب کنیم.
حتماً به این نکته توجه کردهاید که موضوعاتی مانند طوفان فکری و تفکر واگرا، با این هدف آموزش داده میشوند که شما مسئلهی افزایش تعداد گزینهها را جدی بگیرید و به سادگی از کنار آنها عبور نکنید.
چه خطاهایی در تشخیص و تعیین گزینهها رایج است؟
هیچ روشی وجود ندارد که به شما بگوییم با استفاده از آن، میتوانید به صورت تضمینی، مطمئن شوید که همهی گزینههای مهم و ارزشمندِ ممکن را یافتهاید و تشخیص دادهاید.
اما لااقل میتوانیم برخی از رایجترین خطاهای ممکن را مرور کنیم تا احتمال گرفتار شدن در دام آنها کاهش پیدا کند:
تمرین
آیا شما هم در تصمیمهای گذشتهی خود (یا اطرافیانتان)، مواردی را سراغ دارید که یکی از خطاهای مطرح شده در این درس را تجربه کرده باشید؟
The post خطاهای رایج در تعیین فهرست گزینهها و آلترناتیوها appeared first on متمم.