جملاتی از کتاب فلسفه ملال | لارس اسوندسن

پیش از این نیز در متمم از لارس اسوندسن و کتابهایش صحبت کرده‌ایم (از جمله کتاب کار و کتاب فلسفه تنهایی).

این بار می‌خواهیم چند جمله از کتاب فلسفه ملال را در قالب پاراگراف فارسی متمم مرور کنیم. این کتاب توسط افشین خاکباز ترجمه شده و به همت #نشر نو به بازار عرضه شده است.

ملال در عنوان کتاب در جایگاه معادلِ واژه‌ی Boredom قرار گرفته است (عنوان کتاب اصلی چنین است: A Philosophy of Boredom). مروری بر متن کتاب و توصیف‌هایی که درباره‌ی ملال ارائه شده (از جمله بی‌عملی، دلزدگی و منشاء شرّ) نشان می‌دهد که این واژه برای متن فارسی انتخاب مناسبی بوده است.

کافی است ملول بودن را در بیت زیر از حافظ به خاطر بیاوریم:

نه من ز بی‌عملی در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بی‌عمل است

یا آن‌جا که می‌گوید (در غزلی با مَطلَع تاب بنفشه می‌دهد طره‌ی مشک‌سای تو):

من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان
قال و مقال عالمی می‌کشم از برای تو

نظامی هم ملول بودن را بسیار نزدیک به مفهومی که اسوندسن مطرح کرده به کار می‌برد:

ز بیماری دل شیرین چنان تنگ
که می‌کرد از ملالت با جهان جنگ

با این حال، اسوندسن اصرار دارد که ملال را یک مفهوم مدرن بداند و تأکید می‌کند که حتی خود واژه‌ی Boredom هم در زبان انگلیسی یک واژه‌ی نسبتاً جدید محسوب می‌شود.

فلسفه ملال: جذاب و آموزنده اما غیرمنسجم

ملال در بخش‌های مختلف کتاب اسوندسن معانی مختلفی دارد و خود او هم اصراری ندارد که مفاهیم و نکات و مفروضات مطرح شده در کتابش الزاماً با هم سازگار باشند.

او گاهی ملال را صرفاً ناشی از کارهای تکراری یا اوقات فراغت می‌داند و گاهی ریشه‌ی ملال را در کمرنگ شدن جایگاه معنا و معنویت در زندگی انسان مدرن جستجو می‌کند.

در واقع اسوندسن کوشیده است بدون نتیجه‌گیری مشخص، توجه خواننده را به پدیده‌ی ملال جلب کند و تأکید کند که در هیچ دوره‌ای به اندازه‌ی دوران معاصر، ملال تا این حد فراگیر نبوده است. در عین حال او پس از طرح انواع حرف‌ها و دیدگاه‌ها، کنار می‌رود و بدون نتیجه‌گیری، فکر و تحلیل بیشتر را بر عهده‌ی خواننده می‌گذارد.

به همین علت می‌توان گفت که این کتاب، در مقایسه با سایر آثار اسوندسن، از انسجام کمتری برخوردار است و خود او هم به این ویژگی اشاره می‌کند: «کتاب حاضر به جای استدلالی منسجم که به نتیجه‌ای ختم شود، مجموعه‌ای از طرح‌هاست.»

جملات برگزیده از کتاب فلسفه ملال - نوشته لارس اسوندسندر ادامه، جملاتی از کتاب ملال را با هم می‌خوانیم:

ملال مردم را از درون می‌خورد.

طبیعتاً برای درک این مسئله باید اندکی بیندیشیم و چیزی نیست که به راحتی به چشم بیاید.

مثل نوعی غبار است که بی‌این‌که ببینیم می‌آید و می‌رود، آن را تنفس می‌کنیم، می‌خوریم و می‌نوشیم.

در فصل اول کتاب – به نقل از کتاب خاطرات کشیش دهکده

 

کسانی که چهار ساعت در روز تلویزیون نگاه می‌کنند الزاماً احساس نمی‌کنند یا نمی‌پذیرند که گرفتار ملال‌اند، ولی آیا دلیل دیگری هست که کسی ۲۵ درصد از ساعات بیداری خود را صرف این کار کند؟

… کمتر دستگاهی است که به اندازه‌ی تلویزیون برای وقت‌کشی مناسب باشد.

واقعاً برای ساعت‌های تماشای تلویزیون در شب‌ها، به جز خلاص شدن از شرّ زمانی که فراوان یا نامطبوع است، هیچ دلیل دیگری نمی‌توان تصور کرد.

به نظر من، وقتی کی‌یر‌که‌گور ادعا می‌کرد که «ملال ریشه‌ی تمام شرّهاست» اغراق می‌کرد.

ولی ملال به بسیاری از شرّ‌ها مدد می‌رساند.

ملال معمولاً زمانی ایجاد می‌شود که نمی‌توانیم آنچه را می‌خواهیم انجام دهیم، یا مجبور باشیم کاری را انجام دهیم که نمی‌خواهیم.

ولی هنگامی که نمی‌دانیم چه کاری را می‌خواهیم انجام دهیم، وقتی توانایی پذیرش مسئولیت‌های خود در زندگی‌مان را نداریم چطور؟

در آن هنگام ممکن است خود را در ملال عمیقی بیابیم که یادآور فقدان قدرت اراده است، چون چیزی نیست که اراده بتواند بر آن چنگ بیندازد.

در ملال زمان فتح نشده است بلکه زندانبان ماست

ملال در بسیاری از موارد از دل تکرار برمی‌خیزد.
مثلاً اغلب هنگامی که به موزه و گالری می‌روم و فقط تقلیدهای رنگ و رو رفته و ضعیفی از آثاری را می‌بینم که قبلاً بارها دیده‌ام، ملول می‌شوم.
هنگامی که سخنرانی‌ای را برای چهارمین بار می‌شنوم، یا وقتی برای چهارمین بار یک سخنرانی را تکرار می‌کنم دچار ملال می‌شوم.

مُد یکی از اصول مدرنیته است، و به قول بنیامین، «به معنای تکرار جاودانه‌ی چیزهای جدید» است.

… فردی که تصمیم می‌گیرد با انحراف آگاهانه از مُد (مثلاً با غیرمدرن بودن) آن را نفی کند نیز به اندازه‌ی دیگران اسیر مُد است، چون نفیِ مُد را به سبک فردی خود تبدیل کرده است.

لزومی ندارد چیزی که مُد روز شده، در معنای محدود کلمه، به‌جز تازگی، کیفیت دیگری داشته باشد.

موسیقی پاپ بر جزئیات پیش‌پاافتاده‌ی زندگی روزمره استوار است، و می‌کوشد آن‌ها را چنان تغییر دهد که گسست از ملال روزمره را میسر کنند.
این موسیقی به ما امید می‌دهد که این مسائل پیش‌پا‌افتاده به چیزی بیشتر تبدیل شوند.

توضیح پایانی این‌که ما بخش‌های نسبتاً ساده‌‌‌ی کتاب را انتخاب کردیم و متن و محتوای کتاب، مایه‌ی فلسفیِ سنگین‌تری دارد. بنابراین هنگام خرید کتاب، مطمئن شوید که حوصله‌ی خواندن یک اثر فلسفی (فراتر از گلایه‌های پراکنده از زندگی انسان مدرن) را دارید.

[ لینک مرتبط: خرید کتاب فلسفه ملال (شهر کتاب آنلاین) ]

سایر کتابهای معرفی شده از نشر نو

  • جملاتی از کتاب فلسفه ملال | لارس اسوندسن
  • جملاتی درباره تنهایی | کتاب فلسفه تنهایی
  • درباره سوگواری و فقدان | کتاب زندگی خوب مارک ورنون
  • بخشی از کتاب هنر انسان شدن |کارل راجرز | بکوشیم اصیل باشیم
  • کتاب درک یک پایان (جولین بارنز)

مطالب مرتبط

  معرفی کتابهای مدیریتی

  پاراگراف فارسی

  معرفی کتابهای روانشناسی

  کتابخوانی و توصیه‌هایی درباره آن

  دانشمندان کلاسیک مدیریت و اقتصاد و روانشناسی

پیشنهاد عضویت در متمم

دوست عزیز.

شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمه‌ی عبور) می‌توانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.

ثبت‌نام به عنوان کاربر آزاد متمم

همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همه‌ی درس‌های متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درس‌های مختص کاربران ویژه متمم را نیز می‌توانید در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های مختص کاربران ویژه متمم

البته از میان درس‌های مطرح شده، شاید بهتر باشد ابتدا مطالعه‌ و بررسی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:

دوره MBA

فنون مذاکره | تصمیم گیری

تحلیل رفتار متقابل | پرورش تسلط کلامی

افزایش عزت نفس | چگونه شاد باشیم

اطلاعات بیشتر در مورد ثبت نام

The post جملاتی از کتاب فلسفه ملال | لارس اسوندسن appeared first on متمم.

درباره نویسنده: administrator

ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *