گام های اساسی برای راه اندازی استارتاپ
هر کسب و کاری که مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات باشد لزوما استارت آپ نیست. با این وجود کلیه استارت آپ ها به نوعی از موبایل، وب، اینترنت و تکنولوژی استفاده می کنند.
طبق تعریف استیو بلنک، پروفسور دانشگاه استنفورد، استارتاپ یک سازمان است که برای پیدا کردن یک مدل کسبوکار تکرارپذیر و مقیاسپذیر راهاندازی میشود. البته اختلاف بر سر تعریف استارتاپ زیاد است؛ اما نکته مشترک در همه آنها این است که بر اساس یک ایدهی خلاقانه و جدید فعالیت آنها آغاز میشود. این ایدهها بازار نیازمندیها را هدف قرار میدهند و با ارائه یک محصول یا خدمات جدید و استفاده از تکنولوژی، خیلی سریع رشد میکنند.
از آنجایی که هدف از راهاندازی یک استارتاپ پیدا کردن مدل کسبوکار است عمر آن نمیتواند طولانی باشد و معمولا بعد از گذشت چند سال به موفقیت میرسد یا بودجه آن تمام میشود و شکست میخورد.
استارتاپها برای شروع فعالیت خود لزوما نیازی به ثبت شدن شرکت ندارند و از هرجا و با هر تعداد بنیانگذار میتوانند فعالیت خودشان را آغاز کنند. معمولا بودجه راهاندازی استارتاپها کم است اما در صورتی که ایده خوبی داشته باشند خیلی زود میتوانند مورد توجه و حمایت سرمایهگذاران قرار بگیرند.
قبل از راه اندازی استارتاپ باید یک بازبینی و تحلیل روی شخصیت خود داشته باشید و بدانید آیا شخصیت شما به گونه ای است که در چنین کارها و محیط هایی کار کنید؟ محیط هایی که روزانه ممکن است با مسائل و چالش های مختلفی روبرو شوید.
آمادگی انجام ریسک دارید ؟
انسان باانگیزه ای هستید و روحیه کار استارتاپی دارید؟
۱-ایده یابی
اصولا استارتاپ ها بوجود می آیند تا معظلی را در جامعه حل کنند. باید براساس توانمندی ها و علاقه خود بازار مناسبی را انتخاب کنید و بصورت دقیق بازار هدف خود ررا تحلیل و بررسی کنید و مشکلات و نیازهای مخاطبان را شناسایی کرده و راه حل ها و ایده های مختلفی که برای حل این مسائل به ذهنتان می رسد را ثبت کنید . البته نباید انتظار داشته باشید در همان ابتدا بهترین ایده به ذهنتان برسد بلکه با پیش رفتن به جلو می توانید ایده خود را کامل تر کنید.
۲-شناخت بازار
باید بتوانید بازار هدف خود را به طور دقیق مشخص کنید. با این کار تبلیغات مناسب تری انجام می دهید و به تبع آن فروش بیشتری هم خواهید داشت.
با توجه به قیمت و کاربرد محصول، تعریف اولیه ای از بازار هدف می توان انجام داد. ولی با شناخت خصوصیات مشتریان هدف مانند سن، جنسیت، تحصیلات، محل سکونت و … می توان ماهیت مخاطب را تعیین کرد. این اطلاعات به انتخاب فرایندهای بازاریابی مناسب بازار و مشتریان هدف کمک می کند.
۳-جواز کسب و کار
ایده ای قابل حمایت است که سه شرط عنوان شده در بالا را داشته باشد.
یک ایده یا طرح برای آنکه بتواند به عنوان یک اختراع ثبت شود، باید سه شرط داشته باشد:
۱٫ جدید و نو باشد.
۲٫ راه حل مورد نیاز برای حل مسئله ای در جامعه و صنعت باشد.
۳٫ امکان ساختن و استفاده شدن را داشته باشد.
۴-تیم سازی مناسب ایده
اگر تیم های کاری و شرکتها؛ افراد خلاق، دانشگر، تلاشگر و با انگیزه نداشته باشند، بسیاری از فرصتها و موقعیتها را از دست خواهند داد. حتی برای ماندن در صحنه رقابت یک بازار و صنعت، پرورش و آموزش نیروهای جدید بسیار مهم و ضروری است. در یک کلام، آینده متعلق به مجموعه هایی است که برنامه ریزی خوبی برای منابع انسانی خود دارند.
البته این موضوع برای تیمهای کاری استارتاپ، به علت کوچک بودن، حساس تر هم می شود. یعنی افراد تیم باید تخصصها و فرهنگ لازم برای تولید محصول یا خدمت مورد نیاز مشتریان هدف را داشته باشند. باید به خوبی کار همدیگر را تکمیل کرده و با هماهنگی خود در تیم همافزایی ایجاد کنند. افراد تیم باید تلاش کنند تا نقایص کاری یکدیگر را پوشش دهند و با انگیزه بالا تیم را به پیش ببرند.
۵-تهیه نمونه اولیه (MVP)
محصولات پذیرفتنی (MVP) در اصل حداقل مشخصاتی از یک ایده خلاقانه است که باید به مشتری عرضه شود. همان ایده جدیدی که ما برای پاسخ به نیاز مهم مشتریان در نظر داریم. نیازی که آنقدر اهمیت داشته باشد که مشتریان حاضر باشند بابت محصول یا خدمت که نیازشان را برطرف می کند به ما پول پرداخت کنند. در واقع به طور خلاصه می توان گفت MVP ، ساده ترین شکل ایده ما در قالب یک محصول است که از نظر مشتری قابل قبول باشد.
استارتاپ ها با فروش محصول MVP علاوه بر کسب منفعت، امکان بررسی فرضیه های خود برای ایده و نیازهای مشتری را دارد.
۶- ایجاد کانال های توزیع اولیه محصول و دریافت بازخورد از مشتریان
اینترنت و شبکه های اجتماعی بستر مناسبی را فراهم کرده است تا بتوانید به راحتی و با کمترین هزینه برای محصول خود بازاریابی کنید و مشتریان از محصول شما آگاه شوند و حتی محصول یا خدمت اولیه (MVP) را به دست مشتریان برسانید.
سعی کنید بانک اطلاعاتی آنلاین از متون و تصاویر و ویدیو در اختیار داشته باشید تا هرجا که لازم بود برای ارائه کار و توضیح بیشتربرای مشتریان یا سرمایهگذاران آن ها را به آن مطالب ارجاع دهید.
۷-طراحی بوم مدل کسب و کار
ابزار بوم مدل کسب و کار ابزاری مفید جهت بررسی جامع یک کسب و کار در جهت رفع اشکال و یا بهبود و توسعه آن بسیار مفید است.
بوم مدل کسب و کار (Canvas Business Model) منطق یک کسب و کار را در خلق و ارائه ارزش (در قالب محصول یا خدمت) از کسب و کار به مشتری و دریافت ارزشی دیگر (در قالب پول) از مشتری به شکل مصور، توصیف میکند. مدل کسب و کار در عین سادگی و روان بودن باید دید کامل و جامع داشته باشد.
۸-تامین سرمایه برای استارتاپ
هرتیم یا شرکتی باید دارای سرمایه باشد تا بتواند نتیجه ای از کارهای خود بدست آورد. معمولا میزان اهمیت شرکتهای تجاری را از سرمایه آنها برآورد می کنند.
برای راهاندازی یک کسب و کار کوچک و یا برای آزمودن ایدههای خلاقانه در بازار کسب و کار، جذب سرمایه فرصت لازم را ایجاد میکند. منابع زیادی برای جمع آوری سرمایه وجود دارد. البته باید قبل از تصمیمگیری، تمامی منابع ممکن برای جذب را بررسی کنیم و فرصتها و تهدیدهای آنها را در نظر بگیریم. به عنوان مثال می توانید از منابع نام برده شده استفاده کنید:
۱٫ پس اندازهای شخصی خود و همتیمیها در استارت اپ
۲٫ قرض از دوستان و افراد خانواده
۳٫ گرفتن وام از بانک ها و موسسات اعتباری
۴٫ پیش فروش محصولات و خدمات
۵٫ جذب سرمایه گذاران مخاطره پذیر
۹- تهیه نقشه راه برای استارتاپ
این مرحله زمانی لازم است که ایده استارتاپ بیشتر از یک سال زمان برای گرفتن نتیجه نیاز داشته باشد. تهیه نقشه راه در یک استارتاپ کمک می کند تا بدانیم
در هر بازه زمانی چه کارهای اصلی باید به اتمام برسند؟
اهداف و فعالیتهای مهم ما چه میزان منابع نیاز دارد؟
بودجه بندی کار در طول زمان چگونه است؟
در واقع با این دید کلی و اشرافی که به استارتاپ داده می شود، از غافلگیری تیم در بلند مدت جلوگیری به عمل می آید. همچنین احتمال غفلت از مسائل مهم کار کم می شود.
۱۰- برنامه ریزی اجرایی و بودجه بندی
برنامه ریزی اجرایی و بودجه بندی کار استارتاپ شامل اهداف اصلی و اهداف جزیی در مدل کسب و کار می شود.
اهداف اصلی تلاش ما را به سمت صحیح در آینده متمرکز می کنند. همچنین این اهداف چارچوبی برای تفصیلی تر کردن برنامه ریزی هستند. به شما کمک می کنند، معیارهایی را برای اندازه گیری و کنترل برنامه را تعیین کنید.
اما اهداف جزیی اجزای قابل سنجش تر و مشخص تر برای دستیابی به اهداف اصلی هستند. این اهداف را بهتر میتوان در چارچوب زمان کنترل کرد و اجرا و پیشرفت آنها را پیگیری نمود. اهداف جزیی باید مشخص، قابل سنجش، قابل دسترس، مرتبط با هدف اصلی، و زمان دار باشند. برای این اهداف منابع و نقدینگی مورد نیاز را حتما در نظر داشته باشیم.
سمانیک آمادگی خود را جهت مشارکت در ایده های استارت آپ اعلام می کند. همچنین در صورتی که در زمینه طراحی سایت و سئو و بازاریابی اینترنتی نیاز به مشاوره دارید با کارشناسان ما تماس بگیرید.
نوشته ۱۰ مرحله برای ایجاد استارت آپ اولین بار در سمانیک. پدیدار شد.