همه این را شنیدهایم و میدانیم که انسانها، هر لحظه در حال انتخاب کردن هستند و حتی لحظهای که به گمان خود هیچ گزینهای را انتخاب نمیکنند، به جبر محیط و با فشار تحولات، به سمت یکی از گزینهها سوق داده میشوند.
همین مسئله در مورد کسب و کارها هم مصداق دارد.
همواره چند گزینه استراتژیک پیش روی مدیران قرار دارد که مدیران باید جهتگیری کل مجموعهشان را با یکی از آنها تطبیق دهند. حتی اگر مدیر به صورت آگاهانه به سراغ این انتخابهای استراتژیک نرود، کسب و کار متوقف نمیشود و در عمل، به سمت برخی از این گزینهها حرکت میکند.
تعریف مأموریت، تعیین چشم انداز، تحلیل محیط بیرونی و تحلیل عوامل داخلی کسب و کار، هیچیک به خودیِ خود فایدهای ندارند. مگر اینکه کمک کنند تا مدیر در هر مقطع، از میان انواع استراتژیها، یکی را که مناسب کسب و کار است انتخاب و پیادهسازی کند.
در این درس میخواهیم انواع استراتژی و در واقع گزینه های استراتژیک روی میز مدیران را بشناسیم و فهرست کنیم. البته برای بسیاری از این استراتژیها، درسهای مستقلی در متمم در نظر گرفته شده است. اما فهرستی از نام و توضیح مختصری دربارهی هر یک از آنها، خود میتواند مفید و آموزنده باشد.
همچنین حتماً به این نکته توجه دارید که هرگز نمیتوان یک فهرست جامع و مانع از انواع استراتژی و انتخابهای استراتژیک تنظیم کرد. اما آنچه در ادامه میآید، یکی از کاملترین فهرستهاست (+).
به طور کلی استراتژیها را میتوان به سه دستهی زیر تقسیم کرد:
- استراتژی های رشد (Growth Strategies)
- استراتژی ثبات (Stability Strategy)
- استراتژی های دوران افول (Retrenchment/Decline Strategies)
در ادامه با گزینههای زیرمجموعهی هر یک از این سه دسته آشنا میشویم.
رشد متمرکز (Concentrated Growth)
یکی از گزینههای شناختهشده برای رشد، استراتژی رشد متمرکز است که گاهی از آن با عنوان استراتژی نفوذ هم نام برده میشود.
در این استراتژی، کسب و کار روی محصول یا محصولات فعلی خود متمرکز میشود و میکوشد آنها را در بازار یا بازارهای فعلی، بیشتر بفروشد. به عبارت دیگر، هدف کسب و کار در این استراتژی، افزایش سهم بازار است.
معمولاً این استراتژی زمانی انتخاب میشود که حاشیهی سود کسب و کار، روی محصول فعلی در بازار فعلی خوب است و مدیران بر این باورند که هنوز این ظرفیت وجود دارد که سهم بیشتری از بازار را کسب کنند.
استراتژی رشد متمرکز در یک حالت دیگر هم گزینهی مناسبی محسوب میشود. آنهم زمانی است که رقبای دیگر، روی محصولات و بازارهای متنوعی سرمایهگذاری کرده و فعال باشند.
در چنین حالتی، مدیران کسب و کار ممکن است به نتیجه برسند که تمرکز روی یک محصول و یک بازار، باعث میشود که شناخت بهتری از مشتریان و بازار پیدا کنند. این تمرکز همچنین کمک میکند تا تجربه در عرضهی محصول هم افزایش پیدا کرده و تسلط کسب و کار روی محصولاش بیشتر شود.
همین آشنایی عمیق با محصول و بازار، میتواند یک مزیت رقابتی مهم محسوب شود.
توسعه بازار (Market Development)
گاهی مدیران به نفوذ در بازارهای فعلی قانع نیستند. یا اساساً این کار را امکانپذیر نمیدانند (مثلاً به این علت که بازار به بلوغ رسیده و کسب سهم بازار، جز با جنگ قیمت و نبرد رودررو با رقبای دیگر امکانپذیر نیست).
در این حالت، استراتژی دیگری که معمولاً برای رشد برگزیده میشود، استراتژی توسعهی بازار است. به این معنا که مدیران کسب و کار تصمیم میگیرند محصول فعلی را بدون تغییر و یا با تغییرات بسیار جزئی، به بازارهای دیگر هم عرضه کنند.
برای اینکار تکنیکهای مختلفی وجود دارد که از جملهی آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- توسعهی جغرافیایی (مثلاً فروش در مناطق دیگر شهر، در استانهای دیگر یا کشورهای دیگر)
- ایجاد تغییرات سطحی در محصول و ارائهی نسخههای مختلف با هدف جذب کردن بخشهای دیگر بازار
- استفاده از کانالهای توزیع متفاوت با هدف دستیابی به بخشهای دیگری از بازار
- استفاده از رسانههای متفاوت برای تبلیغات، با هدف رساندن پیام به گروههای دیگری که تا کنون در دسترس نبودهاند
درس ماتریس آنسوف را هم میتوانید مکمل این درس در نظر بگیرید و در کنار این درس بخوانید. ماتریس آنسوف چهار مورد از استراتژیهای رشد (شامل نفوذ، توسعه محصول، توسعه بازار و تنوعبخشی) را مورد توجه قرار میدهد. البته ما در اینجا گزینههای بیشتری را برای رشد مطرح کردیم و مد نظر قرار دادیم.
نوشته انواع استراتژی | گزینه های استراتژیک پیش روی یک کسب و کار چیست؟ اولین بار در متمم. پدیدار شد.