در معرفی کتابهای عزت نفس به کتاب روانشناسی عزت نفس نوشتهی ناتانیل براندن اشاره کردیم و گفتیم که این کتاب، میتواند منبع ارزشمندی برای آشنایی با عزت نفس و راهنمایی برای افزایش عزت نفس باشد.
با توجه به اهمیت این کتاب و نیز نظر به اینکه بارها در درسهای عزت نفس متمم به آن ارجاع دادهایم، تصمیم گرفتهایم مطلب مستقلی را به کتاب روانشناسی عزت نفس اختصاص دهیم.
عنوان اصلی این کتاب شش ستون عزت نفس (Six Pillars of Self-esteem) است که مترجم آن (مهدی قراچه داغی) عنوان روانشناسی عزت نفس را برای آن انتخاب کرده است.
البته در این کار، میشد سلیقهی بیشتری به خرج داد. چرا که خود ناتانیل براندن، کتاب دیگری هم به نام Psychology of Self-esteem دارد و انتخاب عنوان یک کتاب دیگر برای این کتاب، میتواند مخاطب ایرانی را گیج کند.
به هر حال، وقتی در این متن از کتاب روانشناسی عزت نفس حرف میزنیم، منظورمان کتاب شش ستون عزت نفس است و اشارهی ما به نامی است که مترجم و ناشر ایرانی برای کتاب انتخاب کردهاند.
محتوای کتاب روانشناسی عزت نفس
کتاب روانشناسی عزت نفس هفده فصل دارد که در قالب سه بخش ساماندهی شدهاند.
ناتانیل براندن – که از پیشگامان بحث عزت نفس و از مروّجان آن نیز هست – این تقسیمبندی سهبخشی را بسیار هوشمندانه انجام داده است.
او ابتدا در بخش اول کتاب، به معرفی مفهوم عزت نفس و نمایش بیرونی عزت نفس میپردازد. به عبارت دیگر، به این پرسشها پاسخ میدهد که عزت نفس چیست و کسی که عزت نفس بالا (یا پایین) دارد، این عزت نفس بالا یا کمبود عزت نفس را چگونه و به چه شکلی در رفتار خود بروز میدهد.
بخش دوم کتاب روانشناسی عزت نفس، به شش ستون عزت نفس میپردازد. شش ستونی که براندن آنها را منابع درونی عزت نفس مینامد:
- زندگی آگاهانه (Living Consciously)
- خودپذیری [= پذیرش خویشتن] (Self-acceptance)
- مسئولیت در قبال خود (Self-responsibility)
- ابراز وجود (Self-assertiveness)
- زندگی هدفمند (Living Purposefully)
- یکپارچگی (Personal Integrity)
منظور براندن از درونی بودن این است که هر شش ستون (یا شش منبع) کاملاً در اختیار شما هستند و هیچکس نمیتواند در آنها دخل و تصرف کند. اگر آگاهانه زندگی نمیکنیم، اگر مسئولیتپذیر نیستیم، اگر در مهارت ابراز وجود ضعیف هستیم، اینها همه از درون ما سرچشمه میگیرند و باید خودمان برایشان کاری بکنیم.
نمیتوانیم از فرد دیگری بخواهیم زندگی ما را هدفمند کند یا خودپذیری را در ما افزایش دهد.
براندن در بخش سوم کتاب خود، به نقش عوامل بیرونی میپردازد. عواملی مثل مدرسه، خانواده، فرهنگ و محیط کار، که میتوانند در پرورش عزت نفس ما (یا تضعیف آن) نقش ایفا کنند.
نباید بخش سوم را در تعارض با بخش دوم ببینیم.
در واقع براندن توضیح میدهد که بخشی از عزت نفس امروز ما (پایین یا بالا، ضعیف یا قوی) در اثر شرایط محیطی و یادگیری ما از محیط شکل گرفته است. اما از سوی دیگر، اگر امروز قصد کردهایم عزت نفس خود را افزایش دهیم، دیگر نمیتوانیم به سراغ خانواده و مدرسه و محیط کار برویم و بگوییم: «عزت نفس من به خاطر کارهای شما پایین است. بیایید و خودتان کمک کنید تا عزت نفسم افزایش پیدا کند.»
همهی شش ستون اصلی عزت نفس، در اختیار ما هستند و اگر تا به امروز، آنها را جدی نگرفتهایم و به آنها نپرداختهایم، از این به بعد میتوانیم برای تقویت و پرورش آنها وقت بگذاریم.
چند پاراگراف منتخب از کتاب روانشناسی عزت نفس
لازم نیست در اینجا بیش از این به خلاصه کتاب عزت نفس بپردازیم. چون هم در مجموعه درس عزت نفس متمم و هم در فایل صوتی افزایش عزت نفس (مسیر اصلی) به بهانههای مختلف به آن پرداخته شده است.
بنابراین صرفاً با نقل چند پاراگراف از کتاب، این بحث را به پایان میبریم.
این چند پاراگراف، جدا از محتوای ارزشمندشان، میتوانند شما را با فضای ترجمهی فارسی کتاب هم آشنا کنند تا بهتر بتوانید سبک ترجمه را با سلیقهی خودتان بسنجید و دربارهی خریدن یا نخریدن کتاب تصمیم بگیرید:
زندگی آگاهانه
انسان ذاتاً از گونهای است که حق انتخاب دارد.
میتواند دربارهی اینکه آگاهی را انتخاب بکند یا نکند تصمیم بگیرد، میتواند به جستجوی حقیقت برود یا نرود، میتواند ذهنش را متمرکز بکند یا نکند، این یکی از جنبههای مثبت و شکوهمند طبیعت انسانی است.
از طریق انتخابهای گوناگون که میان اندیشیدن و نیاندیشیدن میکنیم، به آن کسی که هستیم، تبدیل میشویم.
ذهن انسان در موقعیتی است که میتواند انتخاب کند.
آگاهی یعنی فرایند انتخاب. وقتی من آمدن به اینجا را انتخاب میکنم، یعنی انتخاب میکنم که به جای دیگری نروم.
زندگی آگاهانه یعنی آنکه در برابر حقایق احساس مسئولیت بکنیم.
لزومی به این نیست آنچه را که میبینیم دوست داشته باشیم. مهم این است که آنچه را وجود دارد، همانطور که هست ببینیم. هراسها، انکارها و خواستههای ما، حقایق را تغییر نمیدهند.
خودپذیری [= پذیرش خویشتن]
خودپذیری مستلزم محبت است. باید دوست خود باشیم.
فرض کنید کاری کردهایم که از بابت آن ناراحتیم، یا از آن خجالت میکشیم و خود را به خاطر آن سرزنش میکنیم. خودپذیری منکر واقعیت نمیشود، نمیگوید آنچه اشتباه است، درست است.
به جای آن میخواهد «چرا» را درک کند. میخواهد بداند چرا کاری که اشتباه بوده در زمانی که انجام شده، به نظر مناسب و مطلوب رسیده است.
مسئولیت در قبال خود
یکی از مهمترین لحظات [ در جریان رواندرمانی ] وقتی است که بیمار؛ «کسی نمیآید» را در ذهن خود تجربه میکند.
کسی برای نجات من نمیآید. کسی نمیآید که به زندگی من سر و سامانی بدهد. کسی نمیآید که مسائل من را حل کند. اگر خود من برای زندگیام کاری صورت ندهم، چیزی بهتر نمیشود.
یکپارچگی شخصی
وقتی رفتارمان با قضاوتمان از آنچه درست است در تضاد باشد، آبرویمان در نزد خودمان از بین میرود.
کمتر به خودمان احترام میگذاریم و اگر این شرایط ادامه پیدا کند و عادت شود، کمتر به خودمان اعتماد میکنیم و یا اصولاً اعتمادمان به خود سلب میشود.
ابراز وجود
بعضیها به گونهای رفتار میکنند که انگار حقی بر فضایی که اشغال کردهاند ندارند.
بعضیها طوری حرف میزنند که انگار قصدشان این است که صدایشان را نشنوید.
بعضیها طوری رفتار میکنند که انگار حق زندگی کردن و موجودیت داشتن به خود نمیدهند. در همهی این موارد، فقدان ابراز وجود در منتهای خود است.
… زندگی اشخاص پر است از سکوت کردن، تسلیم شدن و بیان ننمودن احساسات و باورهایی که شأن و منزلت انسانی را خدشهدار میسازد. وقتی خود را ابراز نمیکنیم و حرفمان را نمیزنیم، وقتی در دفاع از ارزشهایی که به آن اعتقاد داریم حرف نمیزنیم، احساسات خود را جریحهدار میکنیم. باید توجه داشت که این دنیا نیست که با ما چنین میکند، خود ما هستیم که با خود اینگونه رفتار میکنیم.
مرد جوانی در تاریکی سالن سینما مینشیند و بهشدت تحت تأثیر نمایش است. داستان فیلم به قدری بر او تأثیر گذاشته که اشکش سرازیر میشود. میداند که هفتهی بعد مجدداً به تماشای این فیلم خواهد آمد.
در بیرون از سالن با یکی از دوستانش روبهرو میشود که او هم فیلم را دیده است. با هم سلام و احوالپرسی میکنند.
نگاهی به چهرهی دوستش میاندازد میخواهد بداند که او تا چه اندازه تحت تأثیر فیلم واقع شده است. اما از چهرهی او چیزی معلوم نیست.
دوستش میپرسد: «نظرت دربارهی فیلم چیست؟» مرد جوان ناگهان احساس هراس میکند. نمیخواهد حقیقت را بگوید. از رو به جای گفتن «عالی است خیلی از آن خوشم آمد» میگوید«ای. بد نبود.»
این مرد متوجه نیست بیآنکه بداند بر صورت خود سیلی زده است. خودش نمیداند اما عزتنفسِ فروکشکردهاش این را به خوبی میداند.
[ لینک مرتبط: خرید کتاب روانشناسی عزت نفس (دیجی کالا) ]
[ لینک مرتبط: خرید کتاب روانشناسی عزت نفس (آدینه بوک) ]
معرفی کتابهای مدیریتی (مرور، نقد، خلاصه کتاب)
پاراگراف فارسی - پاراگراف های منتخب کتابها
معرفی کتابهای روانشناسی (مرور، نقد، خلاصه کتاب)
کتابخوانی و توصیههایی درباره آن
آشنایی با نویسندگان و دانشمندان مدیریت و اقتصاد و روانشناسی
نوشته کتاب روانشناسی عزت نفس | ناتانیل براندن اولین بار در متمم. پدیدار شد.