«وقت طلاست.» این جمله را همه شنیدهایم.
معمولاً منظور از به کار بردن این جمله آن است که «زمان خود را هدر ندهید و قدر لحظهلحظهی آن را بدانید.»
همهی برنامههای مدیریت زمان و تکنیکهای برنامه ریزی و نوشتن فهرست کارهای روزانه و انواع نرمافزارها و اپلیکیشنهای افزایش بهرهوری هم با تکیه بر چنین فرضی تهیه و تنظیم میشوند.
چنین به نظر میرسد که اگر کسی تمام روز را به شکلی دقیق و منظم برنامهریزی کند و بیشترین خروجی را از ساعات بیداریاش بگیرد و احتمالاً کمی هم از ساعت استراحت و خوابش بزند، قدر لحظهها را دانسته و از وقت، این منبع تجدیدناپذیر، به درستی استفاده کرده است.
چند سال قبل تیم کاسر (Tim Kasser) با مقالهی خود و پس از او بن شاهار (Ben-Shahar) با کتاب خود (Happier) این نوع نگاه را به چالش کشیدند. به این معنا که به سمت دیگر ماجرا توجه کردند:
مگر باید همهی وقت برای افزایش بهرهوری و خروجی گرفتن و کسب درآمد و پول درآوردن خرج شود؟
اتفاقاً همهی آن تلاشها و برنامهریزیها و پول درآوردنها برای این است که وقتهایی را برای خودمان آزاد کنیم.
آنها در کنار ثروت مادی (Material Affluence = MA) به مفهوم ثروت زمانی (Time Affluence = TA) پرداختند و تعبیر فقر زمانی (Time Poverty) را هم به این مجموعه اصطلاحات اضافه کردند.
اصطلاحاتی که امروزه جایگاه ویژهای در بحث زندگی شاد و روانشناسی مثبت گرا پیدا کرده و مورد توجه نویسندگان و نظریهپردازان دیگر هم قرار گرفتهاند.
منظور از ثروت زمانی چیست؟ فقر زمانی چه نشانههایی دارد؟
ثروت زمانی بر این اساس تعیین میشود که شما حس میکنید چقدر زمان برای پیگیری «فعالیتهای معنادار شخصی، فکر کردن و اوقات فراغت» در اختیار دارید. فعالیتهایی که از سر اجبار انجام نمیشوند و قرار نیست الزاماً خروجی مستقیم مادی داشته باشند.
ثروت زمانی همان چیزی است که ما معمولاً آن را چنین بیان میکنیم: میخواهم برای «خودم» وقت بگذارم.
در مقابل فقر زمانی به این معناست که دائماً احساس کنید وقت کم است و عجله دارید و تحت استرس باشید و احساس کنید اگر نشتابید، از زندگی عقب میمانید.
تیم کاسر و محققان دیگر تأکید میکنند که اگر از لایهی تأمین نیازهای اولیهی زندگی عبور کرده باشیم، ثروت زمانی (TA) بیشتر از ثروت مادی (MA) میتواند به شادمانی و بهزیستی ما کمک کند.
آیا بحث ثروت زمانی برای جوامعی مثل ما هم مصداق دارد؟
مشخصاً تحقیق تیم کاسر و سایر تحقیقات مشابه، در اقتصادهای توسعهیافته انجام شده که غالب مردم از حداقلها برخوردارند و ثبات نسبی اقتصادی هم برقرار است. خود تیمکاسر هم بر این نکته تأکید دارد.
بنابراین یک روش برخورد با بحث ثروت زمانی این است که بگوییم: اینها برای فضای ما نیست و خود تیم کاسر هم اگر چند روز به ایران بیاید و در اینجا بماند، دیگر بحث Time Affluence را فراموش خواهد کرد.
یک نگاه دیگر هم این است که بگوییم: «ما که نمیتوانیم به خاطر شرایط محیطی، تمام لحظات زندگیمان را به تلاش و دویدن و جمع کردن برای آینده یا برای جبران عقبافتادن از تورم و مانند اینها بگذرانیم. پس در حد خودمان و با همهی محدودیتهایمان، سعی کنیم ثروت زمانی خود را افزایش دهیم.»
اما به فرض که بخواهیم چنین کنیم، چه راهکارهایی وجود دارد؟
قاعدتاً به خود مدیریت زمان هم میتوان به عنوان ابزاری برای آزاد کردن وقت و افزایش ثروت زمانی نگاه کرد.
مهارت مهمی مثل نه گفتن هم، میتواند کمی فقر زمانی ما را کاهش دهد.
حتی اینکه با خود قرار بگذاریم صبحها نیم ساعت زودتر بیدار شویم یا شبها نیم ساعت دیرتر بخوابیم و آن را برای خودمان صرف کنیم، نمونهای از تلاش برای افزودن به ثروت زمانی است (این را هم به سادگی میتوان درک کرد که ما معمولاً ثروت زمانی را هم مثل ثروت مادی، به شکلی نسبی و در مقایسه با اطرافیان خود میسنجیم).
این بار دعوت به گفتگو را به این بحث اختصاص دادهایم تا کمی بیشتر در این باره صحبت کنیم.
سوالمان این است که:
وضع شما از نظر ثروت زمانی چگونه است؟ نسبت به اطرافیانتان، خود را غنیتر میبینید یا فقیرتر؟
چگونه و با چه روشهایی به ثروت زمانی خود میافزایید؟ (یا به شکلی دیگر بگوییم: چگونه از فقر زمانی فرار میکنید؟)
نوشته ثروت زمانی شما چقدر است؟ یا اینکه گرفتار فقر زمانی هستید؟ اولین بار در متمم. پدیدار شد.