اراده از جمله واژههای پرکاربردی است که معمولاً در کنار انضباط شخصی، مدیریت زمان و مدیریت انگیزه قرار میگیرد. اما پرکاربرد بودن این واژه باعث نشده که از ابهامهای آن کاسته شود.
فرض کنید کسی در توصیف خود به شما میگوید من بی اراده هستم؛ یا اینکه میگوید با روش های تقویت اراده آشناست. چه برداشتی از این جملهها دارید؟ آیا میتوان واژهی اراده را به سادگی در برابر تنبلی قرار داد و گفت: تقویت اراده یعنی غلبه بر تنبلی؟
نظریهپردازان متعددی در این زمینه کار کردهاند و هر یک از زاویهای به موضوع اراده پرداختهاند. از میان آنها ما این درس را به رُی باومایستر (Roy Baumeister) اختصاص دادهایم.
باومایستر استاد روانشناسی دانشگاه پرینستون است.
او که اکنون هفتمین دههی زندگی خود را میگذراند، چهار دهه از زندگی علمی و دانشگاهیاش را به موضوعات عزت نفس، مفهوم خویشتن و معنای اراده و روشهای تقویت اراده گذرانده است. حاصل این چهار دهه، کتابها و مقالات فراوانی هستند که بعضی از آنها از نظر تعداد ارجاعات، کمنظیرند و بهشدت مورد توجه جامعهی علمی قرار گرفتهاند.
ویژگی مهم دیگر او این است که علاوه بر مقالات آکادمیک، گاهی کوشیده به زبان سادهتر و در قالب کتابهای روانشناسی عمومی، به توضیح دیدگاهها و نظریههایش بپردازد. از جملهی این کتابها میتوان به کتاب قدرت اراده یا تقویت اراده (Willpower) اشاره کرد که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و به نوعی، شرح و بسط یکی از معروفترین مقالههایش (با عنوان Ego Depletion) محسوب میشود.
این درس بر پایهی کتاب و مقالهی مورد اشاره تدوین شده است.
تعریف اراده چیست؟
همانطور که در ابتدای درس اشاره کردیم، اراده یک مفهوم مبهم است و افراد مختلف، این اصطلاح را با معناهای متفاوتی بهکار میبرند. بنابراین وقتی کسی از اراده، تقویت اراده یا ضعف در اراده صحبت میکند، ابتدا باید توضیح دهد که منظورش از «اراده» چیست.
باومایستر اراده را دارای چهار شاخص اصلی میداند:
قدرت کنترل افکار: وقتی میخواهیم روی یک موضوع خاص متمرکز بمانیم و تمام قدرت توجه خود را به آن معطوف کنیم. همچنین هنگامی که تلاش میکنیم به یک موضوع مشخص فکر نکنیم.
قدرت کنترل هیجانات: این مولفه همان چیزی است که معمولاً در بحث هوش هیجانی با عنوان تنظیم هیجانات (Emotion Regulation) به آن اشاره میشود. ما به علتهای مختلفی نیازمند تنظیم هیجانات هستیم. مثلاً وقتی حالمان خوب نیست و میکوشیم با انرژی باشیم. یا وقتی که بسیار خوش و سرحال هستیم، اما به علت حضور در مراسم ترحیم، میکوشیم خودمان را آرام (و شاید کمی غمزده) نشان دهیم.
قدرت کنترل تکانش: به این معنا که بتوانیم انگیزههای لحظهای خود را مدیریت کنیم. مثلاً وقتی غذای ناسالم اما خوشمزهای را میبینیم، بتوانیم در برابر میل به خوردن آن مقاومت کرده یا وسوسهی چک کردن لحظه به لحظهی موبایل را مهار کنیم. توضیحات کاملتر در این زمینه را میتوانید در درس رفتارهای تکانشی بخوانید.
قدرت کنترل عملکرد: اینکه بتوانیم روی یک فعالیت مشخص متمرکز باشیم و آن را با سرعت و دقت مورد نظر خود ادامه دهیم. همچنین در برابر میل به رها کردن یک فعالیت، مقاومت کنیم. به این معنا که مثلاً اگر قرار است سی دقیقه را به مطالعهی کتاب اختصاص دهیم، از دقیقهی اول تا آخرین دقیقه، سرعت و دقت و سطح انرژی خود را حفظ کنیم؛ آخرین جمله را با کیفیتی شبیه اولین جمله بخوانیم و در برابر وسوسهی رها کردن نیمهکارهی فعالیتی که برای آن برنامهریزی کردهایم، مقاومت کنیم.
با این تعریف، بسیاری از رفتارهای مخرب و نامطلوب را میتوان به ضعف اراده ربط داد.
به عنوان مثال، میتوان خریدهای تکانشی، قرض کردن تکانشی (و خرج کردن بیهودهی پول)، خشونتهای لحظهای، ضعف در دستاوردهای درسی، اهمال کاری، اعتیاد به الکل و سیگار و سایر مواد مخدر، متعهد نماندن به رژیم غذایی و نیز ورزش نکردن را به نوعی با بحث تقویت اراده مربوط دانست.
قدرت اراده را چگونه میسنجند؟
با توجه به تعریفی که باومایستر از اراده ارائه کرده است، احتمالاً میتوانید بعضی از روشهای آزمایشگاهی سنجش اراده را حدس بزنید.
باومایستر و محققان دیگری که تا کنون بر اساس مدل او روی این موضوع کار کردهاند، روشهای تقریباً مشابهی را برای سنجش قدرت اراده بهکار میبرند.
سری مطالب حوزه انگیزش-و-هیجاننوشته تقویت اراده | اقدامهای فرساینده چگونه به قدرت اراده ما لطمه میزنند؟ اولین بار در متمم. پدیدار شد.