آیا مدل‌ها به تقویت بینایی شما کمک کرده‌اند؟


این‌بار هم می‌خواهیم به سراغ یکی از جملاتی برویم که در پیام اختصاصی متمم مطرح کرده‌ایم و فضایی را به بحث و گفتگو درباره‌ی آن اختصاص دهیم.

جمله‌ای که به خوبی می‌تواند بحث‌ها و درس‌های مدل ذهنی را تکمیل کند و مثل همیشه، فرصتی باشد تا خارج از چارچوب رسمی درس‌ها، دانسته‌ها و آموخته‌ها و دیدگاه‌های خود را با دوستان‌مان در میان بگذاریم.

جمله‌ی مورد نظر ما از ادوین هابل نقل شده، اما همین جمله را با کمی تفاوت در شکل ظاهری، از افراد دیگری هم خوانده و شنیده‌ایم:

رابطه مطالعه و مشاهده

بیشتر انسان‌ها فکر می‌کنند که ابتدا مشاهده انجام می‌شود و سپس تئوری‌ها بر مبنای مشاهده‌ها ساخته می‌شوند؛ اما این جمله توجه ما را به مسیر معکوس این ماجرا جلب می‌کند: «تئوری‌های ما هستند که گاهی چشم ما را به روی برخی پدیده‌ها باز می‌کنند و گاه باعث می‌شوند برخی پدیده‌های دیگر را نبینیم و از کنارشان به سادگی عبور کنیم.»

اگر بخواهیم کمی این جمله را بازتر تفسیر کنیم، می‌توانیم به جای تئوری، واژه‌هایی مانندِ «قوانین، مدل‌ها، اصول، مفروضات و ذهنیت» را در آن قرار دهیم.

خلاصه‌ی پیام جمله این است که: همیشه عینیت (آنچه به چشم می‌آید) ذهنیت را نمی‌سازد؛ بلکه ذهنیت هم می‌تواند به عینیت شکل بدهد.

حتی می‌توان گفت به همین علت، ما به مطالعه مشغول می‌شویم و پای حرف بزرگان و اندیشمندان و دانشمندان می‌نشینیم. چون می‌خواهیم مدل‌ها و مفروضات و تئوری‌های آن‌ها را فرا بگیریم تا چشم‌مان به روی دنیای اطراف‌مان بازتر شود.

  • شاید اگر کریس آرجریس برایمان از تفاوت «نظریه‌ی مورد دفاع» و «نظریه‌ی مورد استفاده» نمی‌گفت، رفتارهای دوگانه‌ی انسان‌ها را صرفاً به دورویی نسبت می‌دادیم؛ اما اکنون آن را پدیده‌ای فراگیر و ناشی از محدودیت‌های ذهنی انسان می‌بینیم.
  • اگر با مفهوم سوگیری و خطاهای شناختی آشنا نبودیم، شاید بسیاری از خطاهای ذهنی خودمان را نمی‌دیدیم.
  • اگر شخصیت شناسی نمی‌دانستیم،‌ تفاوت‌‌های فردی انسان‌ها را کمتر می‌دیدیم یا قادر به توصیف آن‌ها نبودیم.
  • اگر با دستاوردهای روانشناسی اجتماعی آشنا نبودیم، شباهت‌های گسترده‌ی انسان‌ها با یکدیگر را دست‌ِ‌کم می‌گرفتیم.
  • اگر با عزت نفس آشنا نبودیم، شاید اصلاً متوجه نمی‌شدیم که چیزی در وجود ما کم یا ضعیف است و باید برای تقویت‌اش وقت بگذاریم و تلاش کنیم.
  • اگر با مفهوم خودشیفتگی به شکل درست و دقیق آشنا نبودیم، چه بسا مصداق‌هایش را در خود و اطرافیان‌مان نمی‌دیدیم یا ویژگی‌ها و رفتارهای دیگری را به اشتباه، به عنوان خودشیفتگی تفسیر می‌کردیم.

مثال‌ها بسیار زیادند و الزاماً هم در این حد کلان نیستند. هر نوع دسته‌بندی و طبقه‌بندی و هر تعریف تازه، هر مفهوم پردازی بدیع و نوآورانه‌ای که قبلاً با آشنا نبوده‌ایم، چشم ما را به روی محیط اطراف‌مان بازتر می‌کند.

همه‌ی این‌ها فرصت خوبی است تا با هم به این سوال فکر کنیم که:

چه چیزهایی در گذشته هم مانند امروز در خودتان یا در اطراف‌تان بوده که آن‌ها را نمی‌دیده‌اید یا اشتباه می‌دیده و می‌فهمیده‌اید؛ اما آشنایی با مدل‌ها و نظریه‌ها و نام‌گذاری‌ها و دسته‌بندی‌های علمی، چشم‌‌تان را به روی آن‌ها باز کرده است؟

سری مطالب حوزه مدلهای ذهنی

نوشته آیا مدل‌ها به تقویت بینایی شما کمک کرده‌اند؟ اولین بار در متمم. پدیدار شد.

درباره نویسنده: administrator

ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *