وقتی از تصمیم گیری گروهی حرف میزنیم، بلافاصله بحث سبک های تصمیم گیری (Decision-making Styles) هم پیش میآید.
چون بر خلاف تصمیم گیری فردی که همه چیز به منطق یا شهود تصمیمگیرنده محدود میشود، در تصمیم گیری گروهی با افراد گوناگون در سطوح قدرت و اختیار متفاوت روبرو هستیم که ترجیحات هر یک از آنها هم با دیگری فرق دارد.
به علت همین تفاوتهاست که تقریباً تمام کتابهای رفتار سازمانی بخشی را به انواع سبک های تصمیم گیری اختصاص میدهند و میکوشند مخاطبان خود را با سبک های مختلف آشنا کنند.
البته پس از اینکه سبکها را بخوانید خواهید دید که با همهی آنها آشنا هستید و تقسیمبندی تازهای در کار نیست؛ با این حال، زیر و بمها و ظرافتهایی در هر یک از انواع سبک های تصمیم گیری وجود دارد که به تدریج در درسهای آتی با آنها آشنا خواهید شد.
با این توضیحات، درس حاضر را صرفاً یک مقدمه برای ورود به بحثهای بعدی در نظر بگیرید.
تصمیم گیری اتوکراتیک (Autocratic)
سبک مشورتی در تصمیم گیری (Consultative)
در این سبک، باز هم تصمیم نهایی با مدیر یا عضو ارشد تیم است. اما تفاوتی که وجود دارد در این است که فرد ارشد، از اعضای تیم نظرخواهی کرده و دیدگاههای آنها را لحاظ میکند.
سبک مشورتی قطعاً کمی بیشتر از سبک اتوکراتیک زمان میبرد، اما این شیوه ممکن است باعث شود افراد بیشتری در تیم، احساس کنند که در تصمیم گیری مشارکت داشتهاند.
ضمن اینکه واقعاً ممکن است اطلاعاتی که اعضا مطرح میکنند، روی انتخاب نهایی تأثیر بگذارد و این شیوه، کارکردی فراتر از یک حرکت نمایشی داشته باشد.
حاکمیت اقلیت (Minority Rule)
در این سبک، اقلیتی از جمع حق تصمیم گیری دارند و اکثریت جمع، باید صرفاً تابع آن اقلیت باشند.
این اقلیت ممکن است خود را نخبه (Elite) یا کارشناس (Expert) بنامند یا با هر عنوان دیگری صدا کنند. اما به هر حال، مهمترین ویژگی آنها این است که به عنوان یک اقلیت، برای همه تصمیم میگیرند.
مثلاً تکنیک دلفی از یک اقلیت کارشناسِ درونسازمانی یا برونسازمانی برای تحلیل و تصمیمگیری دربارهی سرنوشت یک مجموعهی بزرگتر استفاده میکند.
البته تکنیک دلفی بسته به شرایط کاربرد، ممکن است در جایگاه یک ابزار مشورتی برای مدیریت هم بهکار بیاید.
[ مطالعه بیشتر: تکنیک دلفی ]
حاکمیت اکثریت (Majority Rule)
این روش طرفداران زیادی دارد و معمولاً به این صورت اجرا میشود که ابتدا انواع بحثها و مخالفتها و موافقتها مطرح میشود و در نهایت با استفاده از رأیگیری، نظر اکثریت سنجیده شده و بر مبنای آن اقدام میشود.
وقتی از حاکمیت اکثریت حرف میزنیم، تلویحاً به این نکته هم اشاره داریم که از ابتدا، همه پذیرفتهاند که اگر در اقلیت قرار بگیرند، تابع نظر اکثریت باشند.
این شیوهی تصمیم گیری در بسیاری از گروهها رایج است و حتی اگر بخواهند بعضی اعضا را به سایرین ارجحیت دهند، چارچوب کلی را حفظ میکنند و صرفاً رأی برخی را معادل چند رأی (مثلاً دو یا سه رأی) در نظر میگیرند.
ما درس مستقلی را به انواع ساز و کارهای رأی گیری اختصاص دادهایم.
[ مطالعه بیشتر: انواع روش های رأی گیری ]
تصمیم گیری بر اساس اجماع
در رأی گیری بر اساس اجماع، از ابتدا قرار بر این گذاشته میشود که همه با یکدیگر بحث و گفتگو کنند و صرفاً گزینهای پذیرفته شود که همگی آن را قبول دارند (اتفاقنظر وجود دارد) یا تقریباً همه آن را قبول دارند (اکثریت قریب به اتفاق).
مثلاً یک گروه ده نفری با خود قرار میگذارند که بحث و گفتگو کنند و صرفاً گزینهای انتخاب شود که حداقل هشت نفر آن را پذیرفتهاند.
ممکن است از خود بپرسید که وقتی رأی گیری هست، آیا اصرار بر چنین مکانیزمی ضرورت دارد؟ پاسخ این است که بعضی مسائل آنقدر حساس هستند که چارهای جز تصمیمگیری بر اساس اتفاقنظر همگانی در مورد آنها وجود ندارد.
مثلاً ممکن است یک کارگروه در یک سازمان یا یک تیم کارآفرین، با خود قرار بگذارند که دربارهی انحلال و توقف فعالیتها بر اساس نظر اکثریت قریب به اتفاق اعضا تصمیمگیری میشود (و البته این قریب به اتفاق هم در همان ابتدا تعریف میشود).
بهطور کلی مهم است که در مورد بعضی تصمیمها، از همان ابتدا مشخص شود که برای آنها به چیزی فراتر از رأی اکثریت نیاز است.
سری مطالب حوزه تصمیم گیری پیشرفتهنوشته انواع سبک های تصمیم گیری اولین بار در متمم. پدیدار شد.