درباره مصرف پلاستیک و حفظ محیط زیست | تجربه‌ ذهنی


شاید معروف‌ترین بخش کتاب جمهور افلاطون جایی باشد که او (در کتاب پنجم)‌ از ضرورت حاکمیت فیلسوفان بر جامعه سخن می‌گوید:

«تا زمانی که فلاسفه به پادشاهی برسند، یا شاهان و شاهزادگان، به فلسفه‌ بپردازند و آن را فرا گیرند و [به هر ترتیب] قدرت سیاسی و خرد فلسفی در یک فرد واحد جمع شوند، آن گروهی هم که صرفاً در پی یکی از این دو هستند، کنار گذاشته شوند، نه شهرها و نه نژاد انسان، هرگز از پلیدی پاک نخواهند شد و روی آرامش نخواهند دید.»

حدود بیست و چهار قرن از حرف‌های افلاطون گذشته و مردم دیگر دغدغه‌ی حاکمیت فیلسوف‌ها را ندارند. آن‌ها بیشتر در پی این هستند که کسی «از جنس خودشان» بر مسند قدرت تکیه کند و بر آن‌چه که «مردم می‌خواهند» جامه‌ی عمل بپوشاند.

اما هنوز هم می‌توان در حد تجربه ذهنی متمم (و با هدف بحث و تمرین روی تفکر سیستمی)، به این فکر کرد که اگر فیلسوف یا فیلسوفانی با عقاید پیچیده و مرموز، در رأس قدرت قرار بگیرند، چه نوع بحث‌ها و اختلاف‌نظرهایی می‌تواند به وجود بیاید.

فرزند کمتر، پلاستیک بیشتر

شهری به نام فیلسوف‌آباد را در نظر بگیرید که حاکمیت آن با فردی است که خود را فیلسوف می‌خواند. مثلِ غالبِ سیاست‌مداران، هیچ‌کس از سابقه‌ی تحصیلی و مطالعاتی او مطلع نیست، اما به هر حال، او خودش را فیلسوف می‌داند (و برای اکثر سیاست‌مداران، دیدگاه و قضاوت خودشان کافی‌ست).

اما او فیلسوف باشد یا نباشد، حکم‌های پیچیده و شگفت‌انگیزی می‌دهد که حتی فیلسوفان شهر را هم به جنب و جوش وادار می‌کند.

اخیراً با افزایش حساسیت نسبت به حفظ محیط زیست و استفاده از مواد تجزیه‌پذیر، مصرف بسیار بالای پلاستیک، مورد توجه همه قرار گرفته و مردم از قانون‌گذاران خواسته‌اند تا در این زمینه فکر کنند.

قانون‌گذاران هم نزد حاکم رفتند تا دیدگاه او را بپرسند و سپس، همان را به عنوان قانون اعلام کنند.

بطری های پلاستیکی و حفظ محیط زیست

وی لحظاتی چشمان خود را بست و به فکر فرو رفت و نهایتاً چنین گفت:

بر مصرف پلاستیک عوارض وضع کنید: هر وسیله‌ی پلاستیکی باید مشمول عوارض ویژه شود.

از بطری‌های پلاستیکی، از گوشی‌های موبایل با بدنه‌ی پلاستیکی، از نی‌های نوشابه، از لیوان‌های یک‌بارمصرف پلاستیکی، از لباس‌های دکمه‌دار و از هر چیزی که در آن پلاستیک به کار رفته، به نحو مقتضی و مناسب [او همیشه این عبارت را در آخر حرف‌هایش می‌گفت] عوارض بگیرید.

این عوارض، صرف کمک به گروه‌های زیست‌محیطی شود تا خسارت‌های ناشی از پلاستیک، به نوعی جبران شود.

حاکم برای لحظات دیگری چشم‌هایش را بست و به‌فکر فرو رفت. حس می‌کرد که دستورش خیلی فلسفی نیست و کاملاً عملیاتی است. اما مردم انتظار داشتند او حتماً فلسفی فکر کند و فلسفی حرف بزند. به همین علت، تبصره‌ای را به قانون خود افزود و گفت:

وقتی جلسه گذاشتید و فکر کردید و قانون پیشنهادی من را تصویب کردید، حتماً تبصره‌ای هم در نظر بگیرید:

هر فرد یا زوجی که فرزند ندارند، از پرداخت این مالیات معاف شوند. آن‌ها بزرگ‌ترین خدمت را به حفظ محیط زیست کرده‌اند. چون نه‌تنها از گرمایش بیشتر زمین جلو‌گیری کرده‌اند، به اندازه‌ی همه‌ی نسل‌هایی که قرار بود از فرزندانشان پدید بیاید و پلاستیک مصرف کند، صرفه‌جویی کرده‌اند.

عمر پلاستیک بسیار طولانی است و آن‌ها به اندازه‌ی ده‌ها نسل پس از خود – که دیگر به وجود نمی‌آید – صرفه‌جویی کرده‌اند. اگر تمام وسایل‌شان را هم از پلاستیک بسازند، در کل خدمت بزرگی به بشریت کرده‌اند.

تمرین و مشارکت در بحث

شما چگونه فکر می‌کنید؟ به نظرتان نگاه سیستمی در این وضعیت، واقعاً چه حکم می‌دهد؟

اگر شما – به عنوان کسی که با تفکر سیستمی آشناست – در جمع نمایندگان بودید، چه می‌گفتید و در سخنرانی خود، به چه نکاتی اشاره می‌کردید؟

سری مطالب حوزه تفکر سیستمی

نوشته درباره مصرف پلاستیک و حفظ محیط زیست | تجربه‌ ذهنی اولین بار در متمم. پدیدار شد.

درباره نویسنده: administrator

ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *