کسی نیست که فعل measure به معنای اندازهگیری و سنجش را نشناسد؛ خصوصاً اینکه کلمهی measurement هم از همین خانواده است و در بسیاری از متنهای انگلیسی – و حتی گفتگوهای فارسی – با آن روبرو میشویم.
به همین علت، شاید برایتان عجیب باشد که چرا متمم این فعل را هم در سلسله افعال پرکاربرد انگلیسی معرفی کرده است.
ما صرفاً به خاطر تکرار و استفادهی فراوان، این فعل را در فهرست خود نگنجاندهایم؛ چون باور داریم که این فعل برای بیشتر مخاطبان ما تازگی ندارد.
اما خواستیم از این فرصت استفاده کرده و به کاربردهای measure در قالب اسم اشاره کنیم. با استفاده از measure به عنوان اسم در جملهها و گفتگوهای خود، میتوانید حرف خود را به شکلی دقیق و حرفهای بیان کنید.
بنابراین صرفاً چند مثال ساده از فعل measure را مطرح میکنیم و به سراغ کاربردهای اسمی measure میرویم:
Measure
Measurement
برخی از کالوکیشنهای Measure
[ درس مرتبط: کالوکیشن چیست؟ ]
measuring impact/intensity | measuring success/progress |
measuring sth against sth | measuring performance /productivity |
ways to measure | measuring effectiveness/ efficiency |
impossible/attempt to measure | easy /hard/difficult to measure |
نمایش کامل این مطلب برای کاربران آزاد متمم انجام میشود.
ثبت نام به عنوان کاربر آزاد متمم، سریع و رایگان است و کافی است برای خودتان نام کاربری و رمز عبور تعریف کنید.
شما با ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، به درسهای مختلفی (از جمله: استعدادیابی، سبک زندگی، هوش کلامی، افعال پرکاربرد انگلیسی، مهارتهای ارتباطی و پاراگراف فارسی) دسترسی پیدا خواهید کرد.
نوشته فعل ۵۴: Measure اولین بار در متمم. پدیدار شد.