با دیدن عنوان کتاب بیست و هشت اشتباه نویسندگان ممکن است حدس بزنید که چنین کتابی برای نویسندگان نوشته شده است.
به عبارت دیگر، باید سابقهای از نگارش و انتشار مطالب مختلف داشته باشید تا به سراغ این کتاب یا چنین کتابهایی بیایید و بکوشید تا اشتباهات خود را کاهش داده و رفع کنید.
اما اتفاقاً این کتاب را میتوان برای آموزش نویسندگی و مفاهیم پایه آن مناسب دانست.
جودی دلتون نویسنده کتاب، مخاطب خود را کسی فرض کرده که یا تجربهی نوشتن ندارد یا هنوز میتوان او را کاملاً آماتور دانست. از این منظر، توصیهها و پیشنهادهای ارزشمندی را در زمینه اصول اولیه نویسندگی برای این گروه از افراد تنظیم و ارائه کرده است.
درباره جودی دلتون
جودی دلتون (Judy Delton) از نویسندگان پرکار کتابهای مصور کودکان محسوب میشود. دلتون بیش از صد کتاب تألیف کرده و خرج نیمهی دوم زندگیاش را به کلی با نویسندگی و تألیف کتاب تأمین کرده است.
دلتون سال ۲۰۰۱ در ۷۰ سالگی فوت کرد؛ اما هنوز هم میتوانید بعضی از کتابهایش را در قفسهی کودک و نوجوان کتابفروشیهای بزرگ دنیا ببینید.
با این حال، هنگامی که توصیهها و حرفهایش را میخوانید، نباید فراموش کنید که با نویسندهای روبهرو هستید که تقریباً چیزی از دنیای پررونق دیجیتال و شبکه های اجتماعی و تب و تاب تولید محتوا که این روزها دنیا را در بر گرفته، ندیده است.
بنابراین نباید از اشارهی او به «تایپ با ماشین تحریر» یا تعبیرهای مشابه، تعجب کنید:
پشت ماشین تحریرتان با آرزوهای بزرگ ننشینید. بنشینید و بازیگوشی کنید و حرفهایتان را روی کاغذ بیاورید. چون الان وقت رعایت قوانین خشک نیست. زمان، زمان صداقت است: بیان درونیات و آزادی در بیان هر چیزی که دلتان میخواهد بگویید.
میتوانید داستان یا اثر غیر داستانی بنویسید. میتوانید اثری بنویسید که پر از غلط املایی است.
آیا این کتاب صرفاً برای آموزش نوشتن داستان است؟
او در کتاب اشتباهات نویسندگان، بارها به بهانههای مختلف بر این نکته تأکید میکند که موضوعات و اشارههایش، به نوشتههای داستانی محدود نیست و در شکلی از نگارش و حتی در گزارش نویسی هم میتوان آنها را بهکار گرفت.
انصافاً هم نکات متعددی در دلتون هست که به کار هر نویسندهای – مستقل از موضوع نگارش او – میآید. اما در نهایت نباید فراموش کنید که شما پای حرف کسی نشستهاید که تجربهی نویسندگیاش در نوشتن داستان – آن هم برای کودکان – خلاصه میشود.
بنابراین کسانی که با هدف یادگیری نگارش غیرداستانی به سراغ این کتاب میروند، از همان ابتدا باید بپذیرند که برخی از توصیههای مطرح شده، به کار آنها نیاید.
مثلاً ایدهی جالبی است که دلتون در یکی از داستانهایش، مادرش را در نقش «شترمرغی که کوپنهای تخفیف فروشگاهها را جمع میکند» تصویر کرده و به خواننده هم توصیه میکند که از ظرفیتی که در شخصیتپردازی حیوانات وجود دارد، غافل نشود.
اما قاعدتاً در یک گزارش سازمانی – یا حتی مقالهی توصیفی/تحلیلی در یک نشریه – این شکل از شخصیتپردازی مفید و کارساز نخواهد بود.
برخی از توصیههای مطرحشده در کتاب
پیش از هر چیز لازم است تأکید کنیم که اگر قصد دارید اطلاعات نسخهی انگلیسی کتاب را جستجو کنید، کتاب اصلی به ۲۹ اشتباه پرداخته است و طبیعتاً عنوان آن چنین است:
The 29 Most Common Writing Mistakes and How to Avoid Them
مترجم بنا بر توضیحی که در مقدمه ارائه کرده، یکی از نکات را به این علت که «به بازاریابی نشر در آمریکا میپرداخت و با مسائل نشر در ایران ارتباط نداشت» حذف کرده است.
بیست و هشت توصیهای که در کتاب مطرح میشوند، بخشهای مختلف فرایند نویسندگی را پوشش دادهاند. برخی از آنها به مرحلهی ایدهیابی و ایدهپردازی اشاره دارند و برخی دیگر، به موضوعاتی مانند ویرایش، ساختار جمله، شخصیت پردازی و حتی دغدغههایی مثل سرقت ادبی پرداختهاند.
بنابراین میتوان گفت توصیههای این کتاب، از مرحلهی پیش از نوشتن تا مرحلهی اتمام نگارش و ویرایش و چاپ کتاب را در بر میگیرند.
در ادامه چند نکته از کتاب را با هم مرور میکنیم:
اهمیت تکرار و تمرین
جودی دلتون تأکید دارد که نویسندگان، در مقایسه با بسیاری از حرفههای دیگر، نقش تمرین را آنچنان که باید و شاید، جدی نمیگیرند:
بسیاری از نویسندگان ما دیر آمدهاند و میخواهند زود بروند. آنها به استعداد اعتقاد دارند ولی به مهارت نه.
جایی خواندم که صاحبان هیچ حرفهای (غیر از شاید نویسندگان) توقع ندارند خیلی زود به مقصد برسند.
او در ادامه، حوصلهی نویسندگان را با مشاغلی مانند نوازندگان پیانو، بنّاها و رقصندهها مقایسه میکند و میگوید که بسیاری از نویسندگان، حوصله و تحمل تمرین کردن و گذراندن دورهی شاگردی را ندارند.
“شاید وقتی دیگر” وسوسهای مخرب است
نکتهی دیگری که او به آن میپردازد، اهمال کاری و به تعویق انداختن نوشتن است. او کسانی را هر روز، کاری مهمتر از نوشتن پیدا میکنند و نوشتن را به تأخیر میاندازند، نکوهش میکند و میگوید: «نویسندهی کتاب بودن خیلی لذت دارد، ولی [ظاهراً] نوشتن خیلی سخت است!»
من بالاخره یک روز یک کتاب مینویسم.
چیزهایی که میتوانم دربارهاش بنویسم همهاش توی این دفتر یادداشت کوچک است، آره یک روز بالاخره مینویسمشان.
دلتون تأکید میکند که «نمیتوان همزمان دو اولویت اول داشت» و اگر نویسندگی اولویت اولتان نیست، نمیتوانید انتظار داشته باشید که الزاماً به دستاوردهای چشمگیری دست پیدا کنید.
البته او توصیه نمیکند که همین امروز از کارتان استعفا دهید و خانه بنشینید و نویسنده شوید. اما توضیح میدهد که وقتی که به صورت روزانه به نویسندگی اختصاص میدهید، باید بالاترین اولویت را داشته باشد و قربانی اهداف و برنامههای دیگر نشود.
روشها و تمرینهای ایده یابی
او بخشی از توصیههایش را به انتخاب ایده اولیه و اهمیت تمرین نوشتن آزاد اختصاص داده است.
از آنجا که این تمرینها میتوانند برای بسیاری از ما مفید باشند، برخی از آنها را در ادامه میآوریم:
مجلهای را باز کنید و اولین سطر داستان یا مقالهای را بخوانید.
بعد آن را روی کاغذ بنویسید. حال وانمود کنید این سطر، سطر اول داستان شماست. با آن چه میکنید؟
سطر بعدی داستانتان چیست؟ آیا میتوانید آن را به شیوهی خودتان تمام کنید؟
سراغ قفسهی داروها یا ادویهجات بروید و بیآنکه اسم داروها یا ادویهها را بخوانید، درهای آنها را کم کم و یکی یکی باز کنید و با چشمان بسته، آنها را بو کنید.
بدون اینکه عجله کنید آنقدر آنها را بو کنید تا یکی از آنها خاطرهای را در شما زنده کند. حتماً یکی از آنها راهنمای نوشتن شماست و بعد بدون اینکه بخواهید بفهمید آن بو، بوی چه دارو یا ادویهای است، هر چه یادتان میآید بنویسید.
کیف پول، کیف دستی، کشوی میز تحریر یا کشوری ادارهتان را باز کنید و ببینید چه چیزی تخیل شما را فعال میکند. اما فقط دربارهی یکی از آنها (مثل ته بلیت، سنجاقسر، کارت اعتباری، رژ لب، سکه و …) بنویسید، نه همهی آنها
جریان فکر کردن و اندیشیدنتان را مختل نکنید
او توصیهی دیگری هم دارد که بیشتر نویسندگان، روی آن تأکید دارند. توصیهای که روی کمال طلبی انسانها انگشت میگذارد و به یادمان میآورد که کمالطلبی، میتواند فرایند اندیشیدن را مختل کند:
موقع نوشتن، ویرایش نکنید.
موقع نوشتن، دربارهی مطالبتان قضاوت نکنید.
چیزهایی را که همین الان نوشتهاید، تغییر ندهید.
موقع نوشتن، املای کلمات را تصحیح نکنید.
دلتون هم مانند سایر نویسندگان باتجربه، اهمیت ویرایش و بازخوانی و بازنویسی را انکار نمیکند و اتفاقاً توصیههای ارزشمندی هم در این زمینه دارد.
اما تأکید او بر این است که در فرایند نوشتن، این کارها باید پس از اینکه متن اولیه روی کاغذ آمد و حتی مدتی از نگارش آن گذشت، انجام شوند.
موارد نقل شده در اینجا، صرفاً نمونههایی از نکات مطرح شده در کتاب بیست و هشت اشتباه نویسندگان است.
این کتاب کوچک کمحجم (کمتر از ۲۰۰ صفحه) نکات آموزندهی فراوانی دارد و متمم خواندن کامل آن را به کسانی که در نخستین گامهای نویسندگی هستند، توصیه میکند.
اما این را هم به خاطر داشته باشید که این کتاب را نمیتوانید از ابتدا تا انتها در چند ساعت بخوانید و سپس به سراغ کارهای دیگران بروید. غالبِ نکات مطرح شده در این کتاب، باید به مرور زمان تمرین شوند.
بنابراین شاید مفیدتر باشد که کتاب جودی دلتون را مثل یک کلاس نویسندگی در نظر بگیرید. به این معنا که بازهی زمانی طولانیتری را برای مطالعهاش در نظر بگیرید و خواندنش را جیرهبندی کنید (مثلاً هر شب یک نکته).
با این کار احتمالاً نتیجهی بهتری خواهید گرفت.
نکاتی درباره ترجمه کتاب
نمایش کامل این مطلب برای کاربران آزاد متمم انجام میشود.
ثبت نام به عنوان کاربر آزاد متمم، سریع و رایگان است و کافی است برای خودتان نام کاربری و رمز عبور تعریف کنید.
شما با ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، به درسهای مختلفی (از جمله: استعدادیابی، سبک زندگی، هوش کلامی، افعال پرکاربرد انگلیسی، مهارتهای ارتباطی و پاراگراف فارسی) دسترسی پیدا خواهید کرد.
[ لینک مرتبط: معرفی کتاب در سایت سوره مهر ]
سری مطالب حوزه چالش نوشتننوشته بیست و هشت اشتباه نویسندگان | آموزش نویسندگی و مفاهیم پایه آن اولین بار در متمم. پدیدار شد.