با وجودی که جورج ساندرز (George Saunders) در زمینهی ژئوفیزیک تحصیل کرده و مدتی هم در این حوزه کار کرده است، اما این روزها – که وارد هفتمین دههی زندگی خود میشود – دنیا او را بیشتر به داستاننویسی میشناسد.
لینکلن در برزخ و پاستورالیا را میتوان از آثار شناختهشدهی او دانست.
این را هم باید بگوییم که شاید داستانهای او همهکسپسند نباشد، اما در پرمخاطببودن آثارش نمیتوان تردید کرد.
این بار برای پاراگراف فارسی متمم به سراغ بخشهایی از کتاب یک حکومت کوتاه و رعب آور رفتهایم. کتابی که در ایران به همت فرشاد رضایی ترجمه شده و توسط #نشر ققنوس به بازار عرضه شده است.
عنوان اصلی کتاب The Brief and Frightening Reign of Phil است؛ اما از آنجا که فیل در زبان فارسی اسم خاص نیست و استفاده از آن در عنوان کتاب میتوانسته گمراهکننده باشد، مترجم سلیقه به خرج داده و عنوان یک حکومت کوتاه و رعبآور را انتخاب کرده است.
یک حکومت کوتاه و رعب آور از چه حرف میزند؟
برخی معرفیهایی که در فارسی برای این کتاب نوشته شده، آن را با ۱۹۸۴ جورج اورول مقایسه کردهاند. اما به قضاوت متمم، اگر بخواهیم او را با یکی از آثار اورول مقایسه کنیم، قلعه حیوانات انتخاب مناسبتری است.
در عین حال، ارزیابی ما این است که قدرت کتاب که در متن آن و چه در داستانپردازی هرگز به سطح کار اورول نمیرسد و سبک داستانپردازی سریع و تغییر تند و شتابزدهی صحنهها، گاهی طعمِ نوشتههای لوییس کارول (آلیس در سرزمین عجایب) را برای خواننده تداعی میکند.
این داستان به نقد رفتارهای تجزیهطلبانه، قومگرایی افراطی، مرزبندیهای تصنعی و منفعتطلبی کشورهای قدرتطلب در اقتصاد و سیاست میپردازد و میتوان گفت وضعیت تلخ بالکانیزه شدن را به تصویر میکشد.
هورنر داخلی و هورنر خارجی
هورنر (Horner) نام سرزمینی است که داستان جورج ساندرز در آن روی میدهد و هورنریها (Hornerites) ساکنان این سرزمین هستند.
فضای داستان تا حدی سورئال است: هورنریها از جنس انسان نیستند. آنها موجوداتی مکانیکی و روباتگونه هستند که با ترکیب قطعات فلزی و قوطی کنسرو و قلاب کمربند و مانند اینها ساختهشدهاند و ویژگی مشترک همهی آنها این است که از شکلها و حجمهای هندسی تشکیل شدهاند (در اینجا هم ممکن است یاد پختستان نوشتهی ادوین ابوت بیفتید).
هورنر به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم شده و بخش داخلی آنقدر کوچک است که همهی هورنریهای داخلی در آن جا نمیشوند (راستش را بخواهید آنجا فقط به اندازهی یک هورنری فضا دارد). به همین علت، بیشتر هورنریهای داخلی باید در بیرون مرز در ناحیهی به عنوان ناحیهی اقامت موقت (Short-term Residency Zone) ساکن شوند و منتظر بمانند تا به نوبت، به سرزمین خود بروند).
بیشتر از این به جزئیات داستان نمیپردازیم و صرفاً بخشهایی از کتاب را برایتان نقل میکنیم. بخشهای انتخاب شده از ترجمهی فرشاد رضایی است و لازم به ذکر است که با توجه به تطبیق ترجمه با متن اصلی در متمم، میتوانیم بگوییم ترجمهی ایشان روان و امانتدارانه است.
اینکه کشوری کوچک باشد بحث دیگری است؛ اما کشور هورنر داخلی آنقدر کوچک بود که فقط یک هورنری داخلی میتوانست در آنِ واحد داخلش جا شود و شش هورنری دیگر مجبور بودند با ترس و لرز بسیار در کشور احاطهکننده، یعنی هورنر خارجی، منتظر بایستند تا نوبتشان شود و بروند در مملکت خودشان زندگی کنند.
یک روز هورنر داخلی آب رفت؛ آن هم بدون هیچ اخطاری. صدای مهیب ساییدهشدن سنگی به سنگ دیگر آمد و یکدفعه، سه چهارمِ اِلمِر، یکی از اهالی هورنر داخلی که تا آن موقع کاملاً درون کشورش بود، از هورنر داخلی بیرون زد.
… المر گفت: «کشورمون آب رفته.»
فریدا گفت: «نه بابا. لابد میخوای باورمون بشه؟ کشور ما هیچوقت آب نمیره.»
ملوین گفت: «کشورهای اصیل هیچوقت آب نمیرن. یا همون اندازهای که هستن میمونن یا بزرگتر میشن.»
مراسم ازدواج اهالی هورنر داخلی عبارت بود از ایستادن کنار همدیگر حتی تنگتر از مواقع عادی و خواندن سرودهای احساسی دربارهی فشردگی رشکبرانگیز کشورشان.
فیل با صدای رسای غافلگیرکنندهای نعره زد: «قصد دارم راجع به اون چیزی که این اواخر فکرم رو مشغول کرده باهاتون حرف بزنم. داشتم به کشور قشنگمون فکر میکردم! چه کسی اون رو به ما داد؟ داشتم به این فکر میکردم که چطور خداوند قادر این ارض پیشروندهی قشنگ رو به خاطر فوقالعاده بودن بیش از حدمون به ما جایزه داد؟ ما بزرگیم. پر از انرژی هستیم، دست و دلبازیم. توی افسانههامون هم به این اشاره شده؛ افسانههایی پر از مردمان با بنیهای که همهی داراییشون رو در طبق اخلاص میذارن! اگر ما یک فضیلت ملی داشته باشیم، دست و دلبازیمونه و اگر یک رذیلت ملی هم داشته باشیم، اینه که بیش از حد دست و دل بازیم!»
… «من در جایگاهی نیستم که از خداوند قادر استنطاق کنم چرا همچی سرزمین کوچیک درِ پیتی به اونا داده، در جایگاهی هستم که فقط بتونم از زمین پربرکت بزرگی که خداوند قادر بهمون داده لذت ببرم و محافظت کنم!»
فیل: «چیزاشون رو بشمر [تا مالیات بگیریم].»
… «خیلی خب، بذار ببینم، درخت سیب، خیلی کوچک: یکی. چشمه، تقریباً خشک: یکی. خاکِ ترکخورده: حدوداً یک متر مکعب.»
… «اون درخت رو از ریشه در بیار، چشمه رو خشک کن، اون یه ذره خاک رو هم بکَن تا همهاش رو برگردونیم خونه (هورنر خارجی)»
هورنریهای داخلی سالهای سال طوری کنار هم ایستاده بودند که اعضای بدنشان در هم آمیخته بود و به همین خاطر به شدت ملاحظهی احوال یکدیگر را میکردند تا آنجا که حتی سادهترین تصمیمات مانند اعلام موعد خوابِ ملی ساعتها زمان میبرد.
المر گفت: «خوب با چی شروع کنیم؟ چجوری بحث رو پیش ببریم؟ الان مهمترین مسئلهی ما چیه؟»
واندا گفت: «وایسا ببینم المر. یه ذره زیادی تند پیش نمیری؟ فکر نمیکنی باید اول تصمیم بگیریم که تصمیمگیری دربارهی مهمترین مسئلهی ما، بالاترین اولویتمون هست یا نه؟»
«که گمون کنم این سوال رو به وجود میآره که آیا تصمیمگیری دربارهی بالاترین اولویت ما واقعاً و حقیقتاً هدف ابتدایی ماست؟»
گاس پیر گفت: «شاید بهتر باشه دست به اعتصاب غذا بزنیم.»
کارول گفت: «شرمنده گاس، نه که بخوام نظرت رو از دستور خارج کنم ولی ما یهجورایی همین الانش هم توی اعتصاب غذاییم. چون هیچ غذایی نداریم. یادت هست که اونا دو تا درخت سیبمون رو هم بردن؟ بنابراین من یکی فکر نمیکنم اعتصاب غذا اونقدری تأثیر داشته باشه. منظورم اینه که اونا شاید اصلاً نفهمن که ما تو اعتصابیم.»
کال گفت: «اصلاً اونا ما رو گذاشتهن توی اعتصاب غذا.»
توضیح پایانی اینکه این داستان جورج ساندرز، همهکسپسند نیست. بعضی آن را به شدت میپسندند و برخی دیگر، آن را پوچ و بیمعنی میدانند. به هر حال، حجم کتاب آنقدر کم هست (حدود ۱۰۰ صفحه) که بتواند در فهرست گزینههای مطالعه قرار بگیرد.
لینک مرتبط: معرفی و فروش در ققنوس / فروش در فیدیبو (خرید و دانلود نسخه الکترونیک)
معرفی کتابهای مدیریتی (مرور، نقد، خلاصه کتاب)
پاراگراف فارسی - پاراگراف های منتخب کتابها
معرفی کتابهای روانشناسی (مرور، نقد، خلاصه کتاب)
کتابخوانی و توصیههایی درباره آن
آشنایی با نویسندگان و دانشمندان مدیریت و اقتصاد و روانشناسی
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
البته از میان درسهای مطرح شده، شاید بهتر باشد ابتدا مطالعه و بررسی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
دوره MBA
فنون مذاکره | تصمیم گیری
تحلیل رفتار متقابل | پرورش تسلط کلامی
افزایش عزت نفس | چگونه شاد باشیم
نوشته کتاب یک حکومت کوتاه و رعب آور | جورج ساندرز اولین بار در متمم. پدیدار شد.