جان کاتزن باخ (Jon Katzenbach) را در کنار کسانی مانند مردیت بلبین میتوان از نامهای بزرگ و معروف در زمینهی کار تیمی دانست.
بسیاری از حرفها و نکتههایی که دربارهی تیم و اصول کار تیمی و تیم سازی میشنویم و میخوانیم، نخستین بار توسط او مطرح شدهاند (از جمله بحث معروف تفاوت تیم و گروه).
در این درس میخواهیم ضمن معرفی کاتزنباخ، برخی از مهمترین نکاتی را که او در زمینهی کار تیمی و تیم سازی مطرح کرده مرور کنیم. البته این درس صرفاً مقدمهای است تا پس از این، بیشتر به سراغ او و دیدگاههایش برویم.
چند نکتهی کوتاه زندگینامهای از کاتزن باخ
پیش از هر چیز لازم است بر این نکته تأکید کنیم که در ایران، تلفظ آلمانیِ نام خانوادگی Katzenbach رایج است؛ اما تلفظ آمریکایی به شکل کتسنبک نیز اخیراً رواج یافته است. بنابراین هر دو تلفظ کاتزنباخ و کتسنبک را در زبان فارسی میتوان درست دانست.
نکتهی دیگر هم اینکه نام او، Jon است و نه John. مراقب باشید در مطالعات و جستجوهای خود، Jon Katzenbach در مدیریت را با John Katzenbach که داستاننویسی موفق و معروف است اشتباه نگیرید.
کاتزنباخ مدرک MBA خود را از دانشگاه هاروارد گرفته و پس از آن به کار در شرکتهای مشاوره مدیریت مانند مککنزی و PwC پرداخته است. او در این شرکتها در جایگاه مدیرعامل برخی شعبهها فعالیت کرده و در مقاطعی هم، در سطح هیأتمدیره حضور داشته است.
کتابها و مقالات کاتزنباخ از جمله مقالات بنیادین و پُر ارجاع در زمینهی تیم سازی و کار تیمی هستند. کتاب خرد کار تیمی (The Wisdom of Teams) او که با همکاری داگلاس اسمیت نوشته شده، کتابی معتبر و مرجع در زمینهی کار تیمی محسوب میشود.
معروفترین مقالهی او را هم میتوان The Discipline of The Teams دانست.
این مقاله نخستین بار در سال ۱۹۹۳ منتشر شد و پس از آن هم، بارها تجدید چاپ شده است. اگر کتاب کار تیمی را از سلسله کتابهای معروف Must Read هاروارد تهیه و بررسی کرده باشید، حتماً میدانید که این مقالهی او در آن کتابها هم بازنشر شده است (در فارسی آن مقاله را به عنوان قانون تیم و نیز اصول کار تیمی کاتزنباخ میشناسند).
بسیاری از صحبتها و تأکیدهایی که امروزه دربارهی تیمها میشنویم و میخوانیم و تکرار میکنیم، نخستین بار به صورت جدی توسط کاتزنباخ مطرح شدهاند:
در ادامه چند نکتهی مهم دربارهی کار تیمی را که کاتزنباخ در کتاب The Wisdom of Teams مطرح کرده با هم مرور میکنیم.
مهمترین اصل در کار تیمی چیست؟
وقتی از تیم و کار تیمی حرف میزنیم، معمولاً به یاد برخی اصول و ارزشها میافتیم که در فرهنگ تیمی تشویق میشوند. از جمله اینکه:
آیا حرفهای دیگری که دربارهی کار تیمی میشنویم اشتباه است؟
ممکن است این سوال به وجود بیاید که با این شیوهای که کاتزنباخ بحث کار تیمی را مطرح میکند، آیا سایر حرفها و توصیههایی که دربارهی کار تیمی میشنویم اشتباه است؟
- آیا مهارت ارتباطی و قدرت مذاکره برای اعضای یک تیم مهم نیست؟
- آیا بازیهای یخشکن (Ice-breaking) و فعالیتهایی که برای افزایش صمیمیت در تیم انجام میشود بیفایده است؟
- آیا مهارت حل مسئله یکی از پایههای فعالیت تیمی محسوب نمیشود؟
- آیا تیم موفق، نباید در برنامه ریزی قوی و قدرتمند باشد؟
- آیا واقعاً مدیریت تعارض یکی از چالشهای اصلی در انجام کار تیمی اثربخش نیست؟
- آیا بحثهایی مثل نقش های بلبین یا تقسیم کار در تیم حاشیهای و کماهمیت هستند؟
- آیا موضوعِ فرهنگ کار تیمی – که همهی ما هر روز از آن حرف میزنیم – گمراهکننده و نادرست است؟
قطعاً کاتزنباخ چنین حرفی نمیزند و اتفاقاً در کتابهای متعددش، بارها به سراغ همین موضوعات رفته است.
اما نکتهی مهم این است که:
او همهی این عوامل را در جایگاه مانع / تسهیلگر میبیند و نه مولفهی اصلی شکلگیری تیم.
تمرین و مشارکت در بحث
آیا شما هم تجربههایی دارید که در آن، تیم چنان مشغول خود شده باشد که شاخصهای عملکردی و خروجی داشتن، در حاشیه قرار بگیرد؟ (در واقع، فقط اسم تیم مانده باشد و کار تیمی به معنای واقعیاش کمرنگ شود).
نوشته جان کاتزن باخ | اصول کار تیمی و تیم سازی اولین بار در متمم. پدیدار شد.