پیشنیاز مطالعهی این درس:
- مطالعهی درس برونگرایی (خصوصاً دو بخش انتهایی درس برونگرایی)
- مطالعهی درس Conscientious (بسیار مهم است)
از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از مطالعهی این درس
- بتوانند مفهوم وجدان و مسئولیتپذیری (شاخص C) را در مدل پنج عاملی شخصیت توضیح دهند و شش مولفهی آن را نام ببرند.
- بتوانند مصداقهای شاخص C را در زندگی و رفتارهای روزمره، بیان کرده و تحلیل کنند.
- بتوانند شدت و ضعف شاخص C را در خود بررسی کرده و برآورد کنند.
- بتوانند توضیح دهند که چرا برخی مدیران، در تصمیمهای استخدام و تعیین جایگاه کارکنان، توجه ویژهای به فاکتور C نشان میدهند.
بعد از بحث طولانی در مورد برونگرایی در کارگاه شخصیت شناسی محیط کار، این بار میخواهیم به سراغ یکی دیگر از شاخصهای مهم پنج گانه در مدل پنج عاملی شخصیت برویم.
شاخصی که در اینجا قصد داریم به آن بپردازیم، conscientiousness است (بدون اینکه بترسید یا استرس داشته باشید، یک نفس عمیق بکشید و آرام و شمرده آن را چند بار تکرار کنید).
این شاخص را معمولاً به وجدان و مسئولیتپذیری و گاهی به وجدانی بودن یا وظیفهشناسی ترجمه میکنند.
اما اگر درس معرفی صفت conscientious را با دقت مطالعه کرده باشید، میدانید که این ترجمه دقیق نیست و شاید بهتر باشد از این مولفه صرفاً به عنوان شاخص C نام ببریم تا برداشت ناقصی از آن در ذهنمان شکل نگیرد.
البته مسئله صرفاً ناشی از محدودیت زبان فارسی نیست؛ بلکه اصل واژه هم دچار ابهامها و گستردگی معنایی فراوان است. در حدی که مقالههای سنگین و علمی متعدد دربارهی معنای همین یک واژه (conscientiousness) نوشته شده است (+).
شاخص وجدان و مسئولیت پذیری (یا همان شاخص C) یکی از شاخصهای مهم و تاثیرگذار در تحلیل شخصیت انسانهاست و انبوهی از تحقیقات انجامشده در زمینهی شخصیتشناسی، همگی بر این نکته تأکید دارند که شاخص C یکی از فاکتورهای شخصیتی بسیار مهم در تحلیل و پیشبینی رفتار انسانها – چه در زندگی شخصی و چه در محیط کار – است.
مشابه آنچه در مورد برونگرایی مطرح شد، در اینجا هم مک کری و کاستا به عنوان یکی از توسعهدهندگان اصلی مدل پنج عاملی شخصیت، شاخص C را در قالب شش زیرمجموعه از C1 تا C6 شرح میدهند و توصیف میکنند (+/+):
شاخهی اول (C1) | شایستگی و توانمندی | Competence
در شاخهی C1 از مجموعهی ششگانهی مولفههای شاخص C، قضاوت فرد در مورد تواناییهای خودش مورد توجه قرار میگیرد.
اینکه آیا فرد خود را توانمند و شایسته میداند؟ آیا فکر میکند صاحب عقل و تدبیر است؟
آیا توانایی مدیریت مشکلات روزمره و متعارف زندگی را در خود میبیند؟ آیا کیفیت تصمیمگیری خود را قبول دارد؟
حتماً میتوانید حدس بزنید که شاخص C1 از ضریب همبستگی نسبتاً بالایی با عزت نفس برخوردار است. چون در تعریف عزت نفس گفتیم یکی از دو مولفهی اصلی عزت نفس، نگاهی است که ما نسبت به توانایی خودمان داریم.
شاخهی دوم (C2) | نظم | Orderliness
شاخص C2 تقریباً همان چیزی است که اغلب ما با شنیدن واژهی نظم و ترتیب بهخاطر میآوریم.
اینکه آیا وسایل خود را تمیز نگه میداریم؟ آیا میدانیم هر چیزی دقیقاً کجاست و موقع برداشتن یک وسیلهی خاص، دقیقاً باید به کجا سر بزنیم؟
آیا نامنظم بودن و مرتب نبودن، برایمان آزاردهنده است؟ (یا از آنهایی هستیم که هر روز باید برای چندنفر توضیح دهیم که به هر حال، در هر بینظمی هم نظمی وجود دارد).
شاخهی سوم (C3) | اخلاقمداری و وظیفهشناسی | Dutifulness
سومین مولفهی شاخص C به احساس مسئولیت و پایبندی به اصول اخلاقی میپردازد.
اینکه شخص تا چه حد به تعهدات وظایف خود عمل میکند و به چه میزان، یک فرد قابلاتکا محسوب میشود.
کسی که فاکتور C3 در او قوی است، از زیر وظایف خود شانه خالی نمیکند و حاضر نیست – حتی در صورتی که کسی متوجه نشود – از چارچوبها و اصول اخلاقی خود تخطی کند.
شاخهی چهارم (C4) | تلاش برای موفقیت | Achievement-striving
هدفگذاری و برنامهریزی برای رسیدن به آن اهداف، چیزی است که با مولفهی C4 (تلاش برای موفقیت) سنجیده میشود.
کسی که شاخص C4 در او قوی است، گرفتار روزمرگی نمیشود. او هدفهای بزرگتری را جستجو میکند و پس از اینکه هدفش مشخص شد، از همهی ابزارهای در دسترس، برای دستیابی به آن هدف (یا اهداف) استفاده میکند.
در سنجش این مولفه، هدفداشتن در کنار برنامهریزی و تلاش و پشتکار معنا پیدا میکند.
اینکه شخص، توقع جایگاه بالایی برای خود داشته باشد، اما هیچ نوع تلاش و برنامهریزی در این راستا انجام ندهد، مصداق جستجوی موفقیت محسوب نمیشود.
شاخهی پنجم (C5) | انضباط شخصی | Self-discipline
بسیاری از ما، به هر حال نظم بیرونی را رعایت میکنیم.
اگر بدانیم دیر رسیدن ما به محیط کار، جریمهی مالی دارد، احتمالاً میکوشیم به موقع در محل کار حاضر شویم.
اگر بدانیم که برای مرخصی گرفتن، باید از سه روز قبل خبر دهیم و برگه درخواست پر کنیم این کار را انجام خواهیم داد.
اما موضوع نظم شخصی یا نظم درونی، موضوع دیگری است:
آیا اگر با خودمان قرار گذاشتیم که به مدت یک هفته، چای را با قند نخوریم، به آن عمل میکنیم؟
اینجا پاداش یا تنبیه بیرونی وجود ندارد و نظم شخصی، به معنای وفاداری ما به قانونی است که خود برای خودمان وضع کردهایم.
کسی که شاخص C5 در او قوی است، گرفتار اهمال کاری نمیشود و به محض اینکه مشخص میشود چه کاری باید انجام دهد، اقدام را آغاز میکند.
اگر بگوییم شاخص C4 خودش را در مسیر بلندمدت زندگی نشان میدهد، شاخص C5 اتفاقاً کاملاً عملیاتی است.
این شاخص، قدرت – و ضعف – خود را در الگوی فعالیت روزانه، پیگیری خردهکارها، ملاحظهی زمانبندیها و بهپایان رساندن هر فعالیتی که آغاز شده، نمایش میدهد.
[ مطالعهی بیشتر: انضباط شخصی یا نظم درونی چیست؟ ]
شاخهی ششم (C6) |رفتار و نگرش سنجیده | Deliberation
مولفهی ششم یا C6، به این مسئله میپردازد که فرد، تا چه حد بر خودش تسلط دارد و از رفتار، گفتار و تصمیمهای شتابزده فاصله میگیرد.
کسی که شاخص C6 در او قوی است، پیش از هر تصمیم و اقدامی، همهی جوانب آن را میسنجد و سبک و سنگین میکند.
چنین فردی وقتی تحلیلهای خود را انجام داد و تصمیمهای خود را گرفت، دیگر به سادگی با هر بادی، مسیر خود را تغییر نمیدهد. چون برای انتخاب مسیری که هماکنون در آن قرار دارد، به اندازهی کافی فکر کرده و پیامدهای انتخاب و تصمیم خود را بررسی کرده است.
کسانی که در رفتار و تصمیمگیری سنجیده عمل نمیکنند، معمولاً به سرعت هم رأی و نظر خود را تغییر میدهند.
دیروز تصمیم گرفته یک کسب و کار بازرگانی راهاندازی کند و امروز میگوید قرار است یک استارتآپ حوزهی تکنولوژی داشته باشد. چون به حاشیهها و جزئیات و تبعات هیچیک فکر نکرده، به سادگی هم مسیر و نظر خود را تغییر میدهد.
این ثباتِ ناشی از تحلیل همهجانبه آنقدر جدی و مهم است که گاهی در برخی منابع، از فاکتور C6 به عنوان انعطافناپذیری (Inflexibility) نام میبرند. البته این واژه در توصیف C6 دارای بار منفی نیست و به مصمم بودن به خاطر تحلیل دقیق و سنجش همهی جوانب پیش از اقدام، اشاره دارد.
اکنون که با جزئیات و جنبههای مختلف این شاخص آشنا شدهاید، احتمالاً قبول دارید که ترجمهی وجدان و مسئولیتپذیری، نمیتواند تمام مفهوم پنهانشده در دل این شاخص را آشکار کند. بنابراین از این به بعد در درسهای شخصیت شناسی متمم، در غالب موارد، این فاکتور را همان شاخص C یا عامل C خواهیم نامید.
این درس یک بخش تشویقی دارد
شرح مطلب تشویقی: چرا C یکی از مهمترین فاکتورها برای شناخت دیگران است؟
بخش تشویقی برای کسانی نمایش داده میشود که تمرین سوم زیر همین درس را انجام دادهاند.
پس از ثبت تمرین درس و انتشار آن توسط متمم، دوباره به همین درس مراجعه کنید تا بخشی را که به محتوای درس اضافه خواهد شد ببینید.
تمرین اول (برای خلوت خودتان و نه برای متمم):
فهرست سوالات مطرح شده در درس را دو یا سه مرتبه بخوانید.
سعی کنید وارد بازی پرسشنامه و شمردن و محاسبه نشوید.
صرفاً تصویری از مجموعهی این صفات به دست بیاورید و بتوانید فاصلهی خودتان را با این مجموعه صفات تصور کنید.
تلاش کنید در میان اطرافیان خود، کسی را جستجو کنید که بیشتر از هر فرد دیگری، به مجموعهی این صفات نزدیک است.
تلاش کنید فرد دیگری را پیدا کنید که بیش از هر فرد دیگری از مجموعهی این صفات دور است.
سعی کنید سه نفر دیگر از دوستان و آشنایان خود را به خاطر بیاورید و آنها را به ترتیب بین دو نفری که پیدا کرده بودید قرار دهید.
تمرین دوم
پرسشهای مطرح شده در درس را مرور کنید و سعی کنید حدس بزنید هر یک از آنها، در کدامیک از زیرمجموعههای C1 تا C6 قرار میگیرند.
با این کار تصویر شفافتری از شاخص وجدان و مسئولیت پذیری در ذهنتان شکل خواهد گرفت.
تمرین سوم
یک موقعیت شغلی را به انتخاب خود در نظر بگیرید و شرح دهید (از پرسنل خدماتی شرکت تا کارشناس یا مدیر فروش یا مدیرعامل).
فرض کنید پانزده دقیقه وقت دارید تا در یک مصاحبه شغلی، در مورد میزان وجدان و مسئولیت پذیری او بر اساس مدل پنج عاملی قضاوت کنید.
میتوانید این کار را با سوال پرسیدن، مطرح کردن داستان و نظرخواهی از فرد، توجه به مشخصات و ویژگیهای ظاهری، تحلیل رفتارها و هر کار دیگری که به ذهنتان میرسد انجام دهید.
چه شیوههایی را برای برآورد کردن وجدان و مسئولیت پذیری او (با توجه به سوالاتی که به وجدان و مسئولیت پذیری در نظریه پنج عاملی شخصیت مربوط هستند) به کار میگیرید؟
سری مطالب حوزه شخصیت شناسی
The post تعریف وجدان و مسئولیت پذیری (شاخص C) appeared first on متمم.