یکی از ویژگیهای دانش استراتژی، وجود دیدگاههای متنوع و اختلافنظرهای فراوان در میان استراتژیستهاست.
دانشمندان و متخصصان استراتژی، هر یک تعریفی متفاوت از استراتژی ارائه میکنند و آن را به شکل مطلوب خود در گفتهها و نوشتههایشان بهکار میبرند.
اختلافها صرفاً در حد معنای یک واژه نیست؛ بلکه در مرحلهی اجرا و پیادهسازی استراتژی نیز، مدیران و صاحبنظران، فرایندها و مسیرهای بسیار متفاوتی را بهکار میگیرند.
اگر با این تنوع آشنا نباشید و آن را به رسمیت نشناسید، به سرعت در دنیای پیچیده و درهم استراتژی، گیج و سردرگم میشوید و گرفتار بازیِ درست و نادرست در استراتژی خواهید شد: اینکه چه کسی استراتژی را درست فهمیده و چه کسی درک درستی از آن ندارد.
چگونه میتوانیم ظرفیت خود را برای درکِ این فضای گسترده، توسعه دهیم؟
چه کار کنیم که استراتژی را از فاصلهای بالاتر و با یک دید کلان ببینیم و بتوانیم بدون گرفتار شدن در دام اختلافنظرها، دستاوردهای متنوع صاحبنظران را در زندگی و کسب و کار خود بهکار بگیریم؟
یکی از راهکارها، مطالعه و مرور کتاب جنگل استراتژی است.
هنری مینتزبرگ و همکارانش، کتاب جنگل استراتژی (Strategy Safari) را با این هدف نوشتهاند که گستردگی و تنوع دیدگاهها را به مخاطبان خود گوشزد کرده و آنها را برای ورود به این سرزمین پهناور آماده کنند.
معرفی کتاب جنگل استراتژی
کتاب جنگل استراتژی در سال ۱۹۹۸ منتشر شده است. از جامعیت کتاب، همین بس که اکنون پس از دو دهه، هنوز جایگاه خود را نهتنها به عنوان یک کتاب کلاسیک، بلکه در جایگاه یک کتاب عمیق آموزنده و کاربردی حفظ کرده و خواندن آن، هرگز حس قدیمی بودن یا کهنهشدن را به خواننده القا نمیکند.
مینتزبرگ و همکارانش، چنانکه در فصل اول کتاب میگویند، حدود ۲۰۰۰ منبع مختلف را مرور کردهاند و کوشیدهاند دیدگاههای مختلف در زمینهی استراتژی را طبقهبندی کنند.
آنها در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که استراتژی در ذهن و زبان نویسندگان، متفکران و مدیران، با ده معنای مختلف به کار میرود. در کتاب جنگل استراتژی، هر یک از این دیدگاهها با عنوان یک مکتب (School) در استراتژی معرفی شدهاند.
رابطهی مکاتب استراتژی با یکدیگر چگونه است؟
رابطهی مکتبهای مختلف استراتژی، یکی از مهمترین نکاتی است که مینتزگ به آن توجه دارد: «مکاتب استراتژی یکدیگر را نقض نمیکنند؛ بلکه هر یک از زاویهی متفاوتی به استراتژی نگاه میکنند.»
مینتزبرگ در ابتدای کتاب خود به حکایت فیل در تاریکی اشاره میکند و توضیح میدهد که رابطهی مکاتب مختلف استراتژی با دانش استراتژی نیز از جنس رابطهی همان انسانها با فیل است.
خواندن چند جملهی منتخب از فصل اول کتاب، میتواند به درک بهتر پیام مینتزبرگ و همکارانش کمک کند:
ما همان انسانها در اتاق تاریک هستیم و استراتژی، فیلِ داستان است.
چون هیچکس چشمی ندارد که بتواند تمام هیکل فیل را یکجا ببینید، هر کس دستش به قسمتی از بدن فیل میرسد و دربارهی آن حرف میزند.
قطعاً اگر قطعات جداشدهی یک فیل را به یکدیگر بچسبانیم، به یک فیل [زنده] نمیرسیم. فیل چیزی بیش از این است.
اما به هر حال برای درک کلیت یک موجود، از شناخت تک تک اجزاء آن بینیاز نمیشویم.
شاید فیل، در یک خرطوم خلاصه نشود؛ اما بیتردید، فیل خرطوم دارد و دشوار است که فیلها را بدون توجه به خرطوم آنها درک کنیم.
ما هم در این کتاب، نمیتوانیم فیلِ استراتژی را به شما نشان بدهیم. اما شاید راه یافتن آن را پیش پایتان قرار دهیم.
با وجودی که فضای استراتژی، چندان لطیف نیست و نویسندگان این کتاب هم، نتوانستهاند از زیر سنگینی این فضا شانه خالی کنند، اما در بخشهای مختلف کتاب، هنوز هم ظرافت نگاه آنها را میتوان دید.
نویسندگان در صفحهی تقدیم، قسمتی از نوشتهی اِی. اِی. میلن (A. A. Milne) دربارهی وینی پو (Winnie-the-Pooh) آن خرس دوستداشتنی معروف را نقل میکنند:
بعضی آدمها، بازدید از باغوحش را دقیقاً از تابلوی «ورود» شروع میکنند و به سرعت از کنار قفسها، یکی پس از دیگری، عبور میکنند تا به تابلوی «خروج» برسند.
اما آدمهای خوبتر مستقیماً به سراغ حیوانی که دوست دارند میروند و کنار او میمانند.
و سپس، جملهی زیبای خودشان را اضافه میکنند:
هر چقدر هم که سعی کنیم بحث کتاب جنگل استراتژی را با نقل جملات لطیف و مفاهیم بنیادین آن، ساده و دوستداشتنی کنیم، چارهای نداریم تا بالاخره به سراغ بحث اصلی کتاب برویم: مکاتب دهگانهی استراتژی.
البته در این درس قصد نداریم هر یک از این ده مکتب را به تفصیل و با جزئیات بررسی کنیم؛ بلکه هر مکتب را صرفاً در حد چند جمله معرفی میکنیم. بعداً در درسهای مختلف، بسته به موضوع، به این طبقهبندی بازخواهیم گشت و از روش نگاه مینتزبرگ استفاده خواهیم کرد.
به خاطر داشته باشید که در این درس، قرار نیست نام این مکاتب را حفظ کنیم یا بتوانیم هر یک را به تفصیل و با جزئیات فراوان توضیح دهیم.
قطعاً در درسهای دیگر، بارها به این نکات و اصطلاحات اشاره خواهیم کرد. اما فعلاً هدف درس این بوده که گستردگی حوزهی استراتژی را درک کنیم و کمی متواضعانهتر، با این دانش گسترده و چندوجهی روبرو شویم.
شاید مناسب باشد اکنون که مکاتب مختلف را به صورت بسیار مختصر شناختهاید، یک بار دیگر چند جملهی اول درس را بخوانید و مرور کنید.
The post جنگل استراتژی | مکاتب استراتژی از دیدگاه مینتزبرگ appeared first on متمم.